آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

شازده كوچولوی ما آرتین

اولین غذا

1390/12/15 11:02
نویسنده : مامان آرتین
734 بازدید
اشتراک گذاری

شیرینم

دیروز انتظار به سر رسید و من برات فرنی درست کردم و شما ساعت حدود 12/5 بود که اولین غذاتو خوردی. البته تو گلوت نگه میداشتی تا قاشق رو از دهنت دور میکردم، میدادی بیرون و من هم سریع به داد غذا میرسیدم. پس از چندبار تکرار بالاخره خوردی. امیدوارم روز به روز بهتر غذا بخوری. تا تپل و مپل بشی. 

اینم عکس از اولین غذا

از تمام مراحل غذاخوردنت فیلم گرفتم و چون تنها بودم نتونستم عکس بگیرم. ولی خوب از روی فیلم دوتا عکس گرفتم. اینم ادا و اصول آرتین خان هنگام غذاخوردن.


دیروز پس از واکسن خوابوندمت و شما برای اولین بار دوبار تو خواب بلند خندیدی. قربون خنده های قشنگت که دلمونو میبری. 

دیروز بعدازظهر خیلی اذیت نکردی فقط بهانه میگرفتی و دوست داشتی همش کنارت بمونم. من هم به هیچ کارم نرسیدم. شب بابااحسان شمارو راه میبرد درحالی که قر میزدی، تا شما رو برد جلوی آینه کلی ذوق کردی و با خودت حرف میزدی. از جلوی آینه که دور میشد، چشمای نازت دنبال آینه بود.

شب هم خیلی قر زدی و تا 1/5 نخوابیدی. ساعت 6 که بیدار شدم دیدم خیلی داغی و تب داشتی. سریع دست و صورتت رو شستم و پاشورت کردم. کمی خنک شدی و دیگه ایندفعه دوتاییمون راحت تا ساعت 9 خوابیدیم و الان هم خدا رو شکر حالت خوبه.

 

دیشب داشتم بیسکویت مادر میخوردم که دیدم دلت میخواد بگیری. یکی دادم دستت و بردی به طرف دهنت و هرطوری بود تو دهنت کردی و یک کوچولوشو خوردی. من هم زود ازت گرفتم آخه از الان زوده پسرم. برام جالب بود. هیچوقت چیزی رو به سمت دهنت نمیبردی بجز دستت. و با اشتیاق هم میخوردی، آخه هیچوقت چیزی بجز شیر مامان رو نمیخوری حتی آب.


و اما وقتی میخوام نماز بخونم، شما رو تو راکر کنار خودم میذارم و شما به دقت نگاه میکنی و میخندی. فکرمیکنی دارم باهات حرف میزنم.

و یک کار دیگه که یادم رفته بود بگم اینکه دهنت رو مثل ماهی باز و بسته میکنی، بدون صدا و فقط صدای به هم خوردن لبات میاد. بابا هم اداتو درمیاره و دوتایی به قول بابا با هم کل میندازید. 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

دایی مرتضی
15 اسفند 90 11:04
به به. چه غذای خوشمزه ای بوده حتما...
عکسش که قشنگنه.
ولی دایی جون قرار نیست موقعه غذا خوردن اینطوری ادا اصول در بیاری ها...
و اینکه اینقدم غر بزنی.

اصلا من یه چیزی می دونستم تو پیچ فیسبوکت نوشتم «کمی غرغرو...»

بازم نوش جونت.

و آفرین به خواهر خودم که فیلم گرفته از اولین غذا خوردنت
برای جفتتون


مرسی داداش گلم
mamane Ali
15 اسفند 90 11:28
نوش جووونت باشه عزیز خاله


ممنونم خاله جون
ملی مامان میکاییل
15 اسفند 90 11:31
الهی قوربونت برم من
شش ماهگیت مبارک
واکسنت مبارک آخیش راحت شدی
اولین غذا خوردنت هم مبارک
ماشالله به این همه اتفاق های خوب


مرسی خاله جون. نگران واکسن میکی جون نباش. خیلی درد نداره. دیگه ماها برای خودمون مردی شدیم.
فرزانه
15 اسفند 90 11:54
خاله ای اولین غذا خوردنت مبارک عشقم.ولی خاله جون چرا غر زدی؟باید غذا بخوری زود زود بزرگ بشی و تپل مپل.تازه روز به روز خوردنی تر بشی گل خوشگلم.مامانی دست گلت درد نکنه خیلی واسه این پسر خوشگله زحمت میکشی


خواهش میکنم. همه مامانا همین کارا رو برای بچه هاشون میکنن. دوست داریم.
مامان مانی جون
15 اسفند 90 12:48
نوش جونت
وای که چه حالی میده ادا در اوردن بچه


بلللللللللللله
مامان هامان
15 اسفند 90 13:29
نوش جونت عزیزم بخور تا قوی بشی


مرسی
نوشین
15 اسفند 90 14:54
بگردمش....نوش جونت غذات آرتین خان اول
مامان آرتین یه چیزی میگم آرتین جون نفهمه اما ادا و اصولاشم موقع غذا خوردن با نمکه و حسابی با مزه س
فیلم هم که حسابی دیدن داره...دست مامانی با فکر درد نکنه....حسابی زحمت میکشه




خواهش میکنم عزیزم. خجالتم نده
سحر مامان آراد
15 اسفند 90 18:07
وایییییییییییییییییییییییی اینجا چقدر خبره
همه چی مبارک باشه
اولین غذا خوردنت ، خندیدنت ، شش ماهگیتتتتتتتتتت
مبارککککککککک بوس


ممنون از اینکه به ما سرزدید.
مامان نیایش
15 اسفند 90 21:48
به به نوش جونت دیگه کم کم داری بزرگ میشی ها ما شا الله الهی سالم باشی همیشه

ممنون
خاله سارا
15 اسفند 90 23:35
ای جاااااان عززززززیززززززززم... کاش که می تونسیتم فیلم غدا خوردنت رو ببینیم


خاله جون میارم مشهد، میگم برات بیارن.
عمه معصوم و مسافران آسمانی اش
16 اسفند 90 12:03
مبارک مبارک مبارکه ایشاالله....
عزیزم چقدرم ناز میخوره مامانی...
حتما فیلمش تماشایی هست دستت طلا مامان جون که فیلم گرفتین از آرتین خان
به ما هم سر بزنید یه عالمه منتظرتونیم...
با اجازه شما رو لینک میکنم...

ممنون از حضورتون.
مامان آرتین
16 اسفند 90 13:46
نوش جونت عزیزم ایشالا همش گوشت بشه بچسبه به تنت



ممنون خاله جونم از محبتت
مامان ماهان
17 اسفند 90 10:57
نووووووووووووش جونت بخور که حسابی قوی بشی و زود زود بزرگ بشی
مامان اميرحسين
20 اسفند 90 21:02
اي جان از دست اين خوشمل پسري
مامان امیر علی
24 اسفند 90 16:30
مبارک باشه نوش جونت عزیزم وای از دست این غذا خوردن بچه ها حالا خوبه و ذوق داره بزرگتر که بشه وای وای .ارتین جون پسمل خوبیه خوبم غذاشو می خوره .ماشاله

ممنون