آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

شازده كوچولوی ما آرتین

اولین خواب تو تخت خودت

1391/12/19 8:51
نویسنده : مامان آرتین
523 بازدید
اشتراک گذاری

عشق مامان

دیشب برای اولین بار تو تخت خودت تا صبح خوابیدی. هوررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررا


البته قبلا چند بار تلاش کرده بودم ولی فقط تا 3 یا 4 صبح می خوابیدی و بعدش با گریه میومدی پیش من. دیگه تصمیمم رو گرفتم و شما هم منو یاری کردی. شب ساعت 12/5 خوابوندمت البته به زور. چون بعدازظهر از ساعت 5 تا 9 خوابیده بودی، خوابت نمی برد. انقدر تو تخت ما وول خوردی و می می خوردی تا بالاخره تسلیم شدی و خوابیدی. حدود ساعت 1 بردم تو تخت خودت. شما هم خوابیدی تا ساعت 4 که یکبار بلند شدی بهت شیر دادم و دوباره خوابیدی تا صبح که مجبور بودم برای رفتن به مهد آماده ات کنم. البته قبلش یک شیشه شیرعسل بهت دادم و خودت گرفتی دستت و تا آخرش خوردی.


خلاصه اینکه بغلت کردم و آوردم رو تخت خودمون و داروهاتو دادم، آماده ات کردم و با هم راهی شدیم تا انشالله روز خوبی رو پیش رو داشته باشیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (14)

مامان یزدان
19 اسفند 91 12:39
پیشرفت آرتین خان رو تبریک می گم.


مرسی
دایی مرتضی
19 اسفند 91 14:21
ای عزیز دائی



خودت عزیزی دایی جون
مامان آرتین (الهه)
19 اسفند 91 23:12
تبریک میگم مامانی این یکی از سخت ترین کاراست آفرین شازده کوچولوی من


آره عزیزم خیلی سخته. دوباره دیشب از ساعت 5:45 اومد پیش ما
بابا
19 اسفند 91 23:33
horaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa


بله هوررررررررررررررا
سمیرا
20 اسفند 91 1:31
دیگه آقا این شاه پسررررر


پس چی فکر کردی خاله جون. بیا و ببین
نسیم-مامان آرتین
20 اسفند 91 9:03
هورا مبارکه
سعیدیه جون مادر برای بچش همه کار میکنه وخودشو به هر شکلی در میاره بعضی شبا که آرتین خان ما بیداره من میرم رو تخت آرتین وبا هم میخوابیم وآرتین اون قدر می می میخوره تا خوابش ببره بعدش من میام بیرون عزیزم فکر کن تو تخت کودک 2نفر چه جوری جا میشیم اما این جوری دیگه آرتین بد خواب نمیشه وراحت تا صبح میخوابه


خوبه که شما زودتر شروع کردید. دیگه الان راحت شدی
مامان مانی جون
21 اسفند 91 16:22
مستقل شدنت مبارک نانازم
آفرین
آرتین جون خوب شده ؟
ببوسش پسرمو


خدا رو شکر خیلی خوبه. ممنون عزیزم
سارا
23 اسفند 91 0:26
سعیده جـــــــــــــــــون; من فکر کنم اگه یه بچه داشتم تا 5 -6 سالگی پیش خودم می خوابوندمش...!
نمی دونم چرا همه اینقددددر ذوووق کردن...؟!؟!؟! خوب حتما خوبه دیگــــــــــــــــه... پس منم تبریک می گم...
ولی بعضی وقتا یواشکی برین پیشش بخوابین منم نی نـــــــــــــــــــــــــــی می خـــــــــــــــــــواااااام!!!

انشالله هر چه زودتر به خواسته ات برسی
فرزانه
23 اسفند 91 12:31
به به به این گل پسر آفرین عزیز دل خاله.دوست دارم یه عالمه بووووووسسس


سمانه مامان پارسا جون
24 اسفند 91 13:57
مرد شدن گل پسر مبارک
اینجوری پیش بره بزرگتر بشه دیگه مشکلی نداری سعیده جون


امیدوارم. ولی دوباره دیشب و پریشب اومد پیشمون خوابید.
مامان حسناسادات
25 اسفند 91 0:18
خاله جون ماشالا آقا شدی مستقل شدی.
حسنای منم از 3 ماهگی مستقل شد.
خصوصی داری عزیزم


ممنون
فاطمه (مامان آیلین)
27 اسفند 91 2:40
الهی بگردم که مریض شدی وتبریک میگم آقا شدی و تو تخت خودت میخوابی واقعا که خوشگلترین پسر کوچولوی دنیایی


ممنون خاله جون
نسیم-مامان آرتین
27 اسفند 91 8:38
تق تق فش فشه،فاصلمون کم بشه،هیزم ونفت وآتیش،دوست دارم خداییش،سیب زمینی به سیخه، عکس گلت به میخه،غماتو بیار فوتش کن،کینه داری شوتش کن،هوا بهاری میشه،سرما فراری میشه،زردی ازت دور بشه،هر میخواهی جور بشه
پیشاپیش 4شنبه سوری ونوروز 92 مبارک
ایشالا سال خوبی رو در کنار هم داشته باشید


سال نو شما هم مبارک
مامان علی
27 اسفند 91 11:06
دوقدم مانده به خندیدن برگ

یک نفس مانده به ذوق گل سرخ

چشم درچشم بهاری دیگرتحفه ای یافت نکردم

که کنم هدیه تان یک سبدعاطفه دارم

همه ارزانیتان سال نومبارک

سال نو شما هم مبارک