آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

شازده كوچولوی ما آرتین

اولین کتاب

1390/10/6 10:28
نویسنده : مامان آرتین
783 بازدید
اشتراک گذاری

دردونه مامان

امروز اولین باری بود که برات کتاب خوندم. تا کتاب رو آوردم و بهت نشون دادم کلی ذوق کردی. یکی یکی صفحاتش رو ورق می زدم و شما با عکسهاش صحبت می کردی. خیلی دست و پا می زدی و دوست داشتی بگیری تو اون دستای کوچولوت.

اینم عکس اولین کتابی که برات خوندم

  عکسایه کریسمس آروین

پس از دیدن ادامه مطلب پست پایینی رو هم اگه دوست دارید بخونید


دردونه مامان

امروز اولین باری بود که برات کتاب خوندم. تا کتاب رو آوردم و بهت نشون دادم کلی ذوق کردی. یکی یکی صفحاتش رو ورق می زدم و شما با عکسهاش صحبت می کردی. خیلی دست و پا می زدی و دوست داشتی بگیری تو اون دستای کوچولوت.

اینم عکس اولین کتابی که برات خوندم

  عکسایه کریسمس آروین

از اونجا که ممکنه وقتی بزرگتر شدی چیزی از کتاب باقی نذاری، متن کتاب رو جهت یادگاری می نویسم.

 

لالا لالا گل نور، لالا لالا گل ماه

تو آسمون نشسته، شب با لباس زیبا

لالا لالا گل من، لباس شب چی داره؟

صدها چراغ روشن، از پولک ستاره

روی لباس شب هست، یه عقرب طلایی

اومده تا بخونه، برای تو لالایی

لالا لالا لالا کن، گل قشنگ ریحون

رسیده برج عقرب، تا وسط آسمون

لالا لالا لالایی، لالا لالا ستاره

شب اومده ببینه، کی خوابه کی بیداره

لالا اگه نخوابی، عقرب راه می افته

میاد به روی زمین، یه وقت تو چاه می افته

لالا بخواب تا که شب، پر از تلاطم نشه

پولک های لباسش، نیفته و گم نشه

لالا لالا لالا کن، تا گل ماه بتابه

هرجا که بچه ای هست، شب که میشه بخوابه

لالا لالا لالایی، خوابیده بچه موشه

شب که شده با مامان، کرده لالا یه گوشه

لالا لالا لالایی، وقتی که ماه تابیده

میون جنگل سبز، خرس کوچولو خوابیده

الهی که خواب تو، پراز پرنده باشه

هرجا که پا بذاری، شادی و خنده باشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

دایی مرتضی
6 دی 90 19:31
به به آفرین به عزیز دایی که اینقد به کتاب علاقه داره دل ما کلی تنگ شده ها...
مامان اميرحسين
6 دی 90 20:48
مرسي مامان كه شعر و به يادگاري نوشته
مامان علی
7 دی 90 18:35
سلام دوست خوبم با موضوع تولد اپم زود بیا ببین
mamani helena
7 دی 90 19:31
bah bah mamani che kare khobi kardi
آرتین خان
8 دی 90 18:07
سلام خوشگل خاله ماشالا چه بزرگ شدی ببخش که وقت نکردم زودتر بهت سر بزنم میبوسمت عزیزم
مامان نفس
9 دی 90 3:04
انار کوچولو خیلی خیلی محتاج دعاته خاله.فراموشش نکن.
مامان رها
10 دی 90 13:29
سلام عزیزم چه کتاب خوبی خاله امیدوارم روزی باشه که خودت شروع به خوندن کتابهات بکنی عزیزم
مامان نیایش
11 دی 90 0:11
سلام خانمی ممنون که اومدی کتاب قشنگی گرفتی لالاییش هم خیلی قشنگ بود خوش به حال آرتین کوچولو شاد باشید همیشه قدم نو رسیده هم مبارک باشه
مامان امیر علی
11 دی 90 1:51
مرسی خانمی به ما سر زدین و ممنون از نظرا قشنگتون .نی نی گلت رو ببوس
مامان ماهان
11 دی 90 13:15
به به چه پسر خوبی به امید اونروز که خودت کتابای خوشگل خوشگل بخونی
مامان ماهان
11 دی 90 13:15
دوست جونم لوگوی ما چرا نیست
مامان ماهان
11 دی 90 18:49
شرمنده من قالب رو که عوض کردم یادم رفته بزارم همین الان میزارمش بوووووووووووووووس
تلما
13 دی 90 13:23
DABOODI ایول من معنی این یدونه رو میدونم چیه: داره میگه مامان جان من دلم واسه خاله تلما تنگ شده کی میریم ببینیمش؟ بعد تو میگی 5شنبه بعد اون میگه ایول بعد بهت میگه راستی میدونستی مامانی که خاله تلما خیلی دوست خوبیه؟ بعد تو میگی: آره آره بعد اون یه کم نصیحتت میکنه که ینی قدر این دوستتو بیشتر بدون بعد تو هم نصیحت میشی و آره و اینا تازه این فقط معنی DABOODI بودش اگه بخوام بقیشم معنی کنم که خیلی میشه