امان از دست این پسر
پسر گلم
امروز رفته بودم آشپزخونه یک کم به کارام برسم، شما شروع کردی به قر زدن. بنابراین منم راکر شما رو آوردم و شما رو گذاشتم تو راکر. داشتم ظرف می شستم و همینطور که پشتم به شما بود باهات حرف می زدم. یه دفعه برگشتم و دیدم، ای داد بیداد انقدر تکون خوردی که خودتو کشوندی پایین. قبلا تو وان تو حموم اینکار رو می کردی و اگر ازت غافل می شدم سرت رفته بود زیر آب. حالا هم تو راکر. ولی خوب راکر به دو دلیل بهتره:
1- آب نداره که خطرناک باشه.
2- کمربند هم داره و از این به بعد باید با کمربند بسته شاهد کارای مامان باشی.
عکسها رو مرحله به مرحله برات می ذارم تا شیطنتهاتو ببینی (البته هنوز برای شیطنتهای بزرگتر خیلی زوده ولی برای سن خودت خوبه)
مرحله اول: درست سر جات قرار دادمت.
مرحله دوم: اومدی پایین و هنوز به تلاشت ادامه می دی.
مرحله سوم: باز هم داری تلاش می کنی بیای پایین تر
و مرحله آخر: که مامان جلوتو می گیره و کمربندت رو می بنده که خدای نکرده نیفتی عشقم.