بیست و سه ماهگی آرتین خان اول
مهربونم
بیست و سه ما رو در کنار هم هستیم و هرچه پیش میریم به من وابسته تر میشی.
عشقم بیست و سه ماهگیت مبارک.
مقداری از کارای تولدت رو انجام دادم. باید زود تکمیلش کنم. آخه فقط یکماه مونده. استرس من هم شروع شده.
و شیرین زبونیهای آرتین مامان
نمی دونی وقتی حرف میزنی من چه حالی میشم. برای هر کلمه جدیدت کلی ضعف و غش میکنم. محکم فشارت می دم و کلی می بوسمت.
ماماش (مامانش - وقتی بخوای کاری برات انجام بدم و می خوای این موضوع رو به یکی دیگه بفهمونی. این موضوع برای بابا هم صادقه (باباش))
بخو (bokho) = بخورم یا بخور
بیگ (big) = بگیر (شب که میخوای بخوابی، گیر میدی "مامان بیگ" یعنی مامان شیشه رو برام بگیر)
نوشمه (nooshme) = نوشابه که قبلا میگفتی نوش نونو.
نون توش (noon toosh) = وقتی بهت سوپ یا آش می دم میگی نون توش بریزم.
سزی (sazi) = سبزی. مشت مشت سبزی برمیداری تو دهن ما میذاری.
سایا (saya) = سالاد
سوفه (soofe) = سفره. نزدیکای اذون مغرب که میشه، میام بهت غذا بدم. گیر میدی که باید سفره افطار رو بندازم. بهت میگم اینجا شلوغه نمیشه سفره بندازم. در یک چشم به هم زدن هر وسیله ای که رو زمین باشه رو کشون کشون می بری و رو تخت می ذاری. راستی تو پهن و جمع کردن سفره افطار خیلی کمک میکنی. یه وقتایی هم ناخنکی می زنی مخصوصا پنیر.
ایجا (eeja) = اینجا
اوجا (ooja) = اونجا
ما (ma) = ماهان پسر همسایه
داداش = پسر عموت محمد امین و کلا پسرای 5-6 ساله
فیبا (fayba) = فریبا
آجی = دختر عموت محدثه
هش پا (hash pa) = معلومه دیگه هشت پا
لاکوش (lakosh) = لاک پشت
شامو (shamoo) = شامپو
تای یا دای یا چای = چایی
قن توش = قند بنداز توش
شی شی (shi shi) = شیشه شیر
شیت (shit) = شیر
خیلی کلمات دیگه هست که الان تو ذهنم نیست بقیه رو انشالله تو پست بعدی میذارم. کلی هم جمله می گی که ما هم یه چیزی برای خودمون میسازیم.
وابستگی شدیدی که به من داری، یه جورایی خوبه و یه جورایی بد. وقتی می خوای بخوابی، یا از خواب بیدار میشی، یا حالت خوب نیست فقط و فقط مامان رو می شناسی. البته در حال خوب با همه خوبی.
سی دی بی بی انیشتن رو میبینی، تو قسمتهایی که با حرکت کلمات انگلیسی رو یاد میده، هر کاری که اونا انجام میدن و میگن رو تکرار میکنی.