سی و نه ماهگی آرتین خان اول
جون دلم
عاشقتم دیوونه تم عزیزم
با تاخیر دوباره و عرض شرمندگی
تولد 39 ماهگیت مبارک
و اما امروز روز جالبیه. شما امروز سه سال و سه ماه و سه روزه شدی. مبارکت باشه عشقم
مهربونم نمی دونم قبلا گفته بودم یا نه ولی خیلی ناز سوره ناس رو میخونی. بیشتر آیه الکرسی رو هم یاد گرفتی به لطف مربیای مهد. فقط نمی دونم چرا انقدر خجالتی شدی. با خودت شعر میخونی، تا میگم بلند بخون منم بشنوم خجالت میکشی و نمی خونی. قربون شرم و حیات برم من
روز جمعه هم مجدد رفتیم سرزمین عجایب با دوست جونیت باربد. خیلی بهتون خوش گذشت. با اینکه از روز چهارشنبه کمی سرماخورده بودی، اما تو سرزمین عجایب کلی حالت خوب شد و تا امروز خیلی بهتری خدا رو شکر. بینهایت دوست دارم.
عکسای سرزمین عجایب به قول خودت عجایی رو تو پست بعدی میزارم. یه ماچ آبدار گلی من
فعلا برم به کارام برسم. این هم یه پست کوتاه از مامان دون به قول شما