بازیگوش مامان چند روزیه از شهرستان برامون مهمون اومده. شما هم شب دیر می خوابی. خیلی بازیگوش شدی و همش میخوای باهاشون بازی کنی. شب هم که میخوان بخوابن میری پشت در اتاق و در میزنی. می برم بخوابونمت و چون همیشه عادت داشتی زودتر بخوابی ولی این چند شبه دیر میخوابی، خوابت می پره. کلی شیر میخوری و در آخر دوباره میبینم تو تاریکی نشستی و یا روی تخت بلند شدی. دلم میخواد موهامو بکشم. اعصابم به هم می ریزه . خلاصه با کلی کلنجار یک ساعت بعد میخوابی و تا صبح می می میخوری. من خیلی اذیت میشم. یه وقتایی کم میارم و برات شیرخشک درست میکنم. که البته اگه بخوری. و اینچنین میشه که صبح خیلی سخت بیدار میشم . شما هم که شب دیر خوابیدی، صبح هم تو خواب لباسهات...