چکاب نه ماهگی
عشق مامانی سلام
« مرد کوچک من روزت مبارک »
پسر گلم دوشنبه تولد حضرت علی مصادف با روز مرد و پدر بود. امسال یه مرد به خونه ما اضافه شد و بابا که تا پارسال فقط همسر خوبی برای من بود، حالا به خاطر وجود شما یه پدر خوب هم شده. روزتون مبارک. انشالله روزی پدر بشی و نی نی های نازت بهت تبریک بگن. یه هدیه کوچولو هم برات خریدم فقط بخاطر اینکه بدونی دومین مرد خونمون هستی. اینم یه عروسک باب اسفنجی که عاشق کارتونش هستی (البته بیشتر آهنگ تبلیغاتش).
و اما به علت تعطیلات این هفته، دیروز بردمت چکاب. که خدا رو شکر راضی کننده بود. آقای دکتر گفت در صورت تمایل شما، دو قاشق از غذاتو بریزم تو ظرفی و بذارم خودت بخوری. گفت: "وقتی دوتا دندون بالاش در اومد، سیب بزرگ بده تا عمل جویدن رو یاد بگیره. کمی بهش هندونه بده، که برای لثه هاش خوبه. میوه های تابستونی هم خیلی کم بده. از الان هم بیسکویت و کمی غذاهای جامد بده تا بتونه بجوه". ولی راستش رو بخوای جرات نکردم بهت بدم، میترسم خدای ناکرده بیرون روی پیدا کنی. قربون اون دوتا مرواریدت برم من.
و اما نتیجه چکابت:
قد: 75 سانتیمتر (قربون اون قدت برم)
وزن 9/550 کیلوگرم (قربون اون هیکل نازت برم)
دورسر: 48 سانتیمتر (قربون سرت برم)
هر روز صبح مامان و بابا می رن سر کار و شما میمونی و مامانی بابا و چند روزی پیش مامانی من. هر وقت که من پیشت نباشم سحرخیز هستی و 8 صبح بیدار باش. اگه من کنارت باشم که تا 9/5-9 میخوابی. آخه تا بیدار میشی، می می میره تو دهنت و شما هم دوباره میخوابی.
برنامه غذایی ماه قبلت هم بصورت زیر بوده:
صبحانه: حریره بادام یا فرنی
ناهار و شام: سوپ یا آش همراه با ماست
نیم چاشت و عصرونه: سرلاک، بیسکویت مادر با شیر و یا پوره سیب زمینی، یا زرده تخم مرغ (بماند که پوره رو اصلا دوست نداری، در عوض عاشق بیسکویت و سرلاک مادر هستی)
هر روز یک عدد خرما، پوره سیب یا موز و گهگاهی آب هویج (چون آب هویج دوست نداری، خیلی کم بهت میدم) هم تو برنامه غذاییت هست.
مامان جون دیگه احساس میکنم با شیر من سیر نمیشی و فقط بصورت تنقلات شیر میخوری. مخصوصا شیر تو شیشه رو خوب نمیخوری. با اینکه زحمت زیادی برای دوشیدن شیر میکنم، ولی هر روز یه مقدار از شیرت باقی میمونه. ولی عصرها تا برمیگردم خونه، میای بغلم و اجازه عوض کردن لباسامو نمیدی و شیر میخوای. من هم با هزار کلک لباسها رو تعویض و دستارو میشورم. اونوقت دوتایی میریم رو تخت و تو بغل هم، یکی دو ساعتی رو می خوابیم.
خوابیدنهات خیلی ناز شده. وقتی شیرت رو میخوری، برمیگردی و پشتت رو به من میکنی و من هم از پشت محکم فشارت میدم، کمی لالایی می خونم، البته اگر خودت لالایی های معروفت رو نخونی، و شما هم تو بغل من آروم میگیری و میخوابی. عاشق تک تک کارهاتم.