تولد بابا احسان
عزیزم
میدونی الان کجاییم؟ یه سفر غیر منتظره برامون پیش اومد. من و شما دوباره اومدیم مشهد. چرا؟
آخه برای دایی محمد یه همدم پیدا شده و قراره فردا دایی محمد و فریبا جون تو حرم امام رضا با هم پیمان ببندند. انشالله سالیان سال با خوبی و خوشبختی با هم زندگی کنند. آمین.
جزئیات سفرمون رو تو پستهای بعدی می نویسم. الان فقط اومدم از طریق وبلاگ شما تولد بابا احسان رو تبریک بگم. امسال اولین سالیه که شما روز تولد بابا هستی و اولین سالیه که منو بابا روز تولد بابا کنار هم نیستیم. آخه بابا نمیتونست مرخصی بگیره، ما هم مجبور شدیم تنهایی بیایم.
" احسان جان تولدت مبارک.
امیدوارم همیشه شاد و موفق باشی و سالیان
طولانی در کنار هم زندگی کنیم.
هر دومون دوست داریم"
نازنینم تولدت مبارک، امیدوارم به بهترین ها برسی عزیزدل
ایشالا به همه آرزوهای قشنگت برسی عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی