آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

شازده كوچولوی ما آرتین

سفرنامه (تالش- اردیبهشت 1391)

1391/2/10 22:51
نویسنده : مامان آرتین
1,521 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسر

شرمنده دوباره دیر اومدم. باور کن سرم خیلی شلوغه. سعی میکنم تو پست بعدی کارهاتو برات بنویسم تا برات بمونه. ولی الان میخوام از سفر شمالمون برات بگم.

 سه شنبه بعدازظهر با یکی از دوستای بابا احسان رفتیم تالش. اونجا خیلی بهمون خوش گذشت. مثل همیشه همه عاشقت شدن و همش میگفتن صفا آوردی. قربون قدت برم من که همیشه و همه جا دل میبری.

واما برات بگم از خودت. دیگه به من خیلی کار نداشتی. عاشق سبزه ها و فضای باز بیرون بودی. فکر کنم تو هم از تو آپارتمان بودن خسته شدی. نه سراغ منو میگرفتی و نه سراغ شیر. یک گربه سمج هم تو حیاطشون بود که با اون کلی هم حال میکردی. 

برای اولین بار دریای خزر رو هم دیدی. چشم از دریا برنمیداشتی. هر کارت میکردم که ازت عکس بگیرم، به آب خیره شده بودی و سرت رو بالا نمیاوردی. قربون چشای نازت برم.

شکلکهای جالب و متنوع آروین

برای دیدن ادامه مطلب بیا دنبالم

گل پسر

شرمنده دوباره دیر اومدم. باور کن سرم خیلی شلوغه. سعی میکنم تو پست بعدی کارهاتو برات بنویسم تا برات بمونه. ولی الان میخوام از سفر شمالمون برات بگم.

 سه شنبه بعدازظهر با یکی از دوستای بابا احسان رفتیم تالش. اونجا خیلی بهمون خوش گذشت. مثل همیشه همه عاشقت شدن و همش میگفتن صفا آوردی. قربون قدت برم من که همیشه و همه جا دل میبری.

واما برات بگم از خودت. دیگه به من خیلی کار نداشتی. عاشق سبزه ها و فضای باز بیرون بودی. فکر کنم تو هم از تو آپارتمان بودن خسته شدی. نه سراغ منو میگرفتی و نه سراغ شیر. یک گربه سمج هم تو حیاطشون بود که با اون کلی هم حال میکردی. 

برای اولین بار دریای خزر رو هم دیدی. چشم از دریا برنمیداشتی. هر کارت میکردم که ازت عکس بگیرم، به آب خیره شده بودی و سرت رو بالا نمیاوردی. قربون چشای نازت برم.

آرتین جونم تو این مسافرت برای اولین بار یه عالمه غذای جدید خوردی. بهتره بگم به جمع کباب خورها پیوستی. ناهار روز اول چنجه و شب اول ماهی بود. انقدر قشنگ گوشت رو تو دستت گرفته بودی آبش رو میخوردی. قربون اون دستای کوچولوت برم که انقدر قشنگ همه چی رو میگیری.

شب هم ماهی رو با چنان لذتی میخوردی که نگو. البته خیلی کم بهت دادم. قسمت بدون نمک و ادویش رو بهت دادم. امیدوارم ضرر نداشته باشه. آخه خیلی مقیدم برنامه غذایی که دکتر میده رو رعایت کنم.

روز بعد هم که رفتیم بیرون، یک تکه از قسمت کتف مرغ که استخون هم داره رو بهت دادم. با لذت خوردی ولی نمیدونم چرا شروع کردی به دعوا با استخون. با انگشت اشارت هم براش خط و نشون کشیدی.

تو راه رفت خیلی پسر گلی بودی ولی تو راه برگشت خسته شده بودی و همش میخواستی شیر بخوری و بغلم باشی. ولی این به اونهمه که تو مسافرت خوب بودی در.

شکلکهای جالب و متنوع آروینشکلکهای جالب و متنوع آروین

این هم عکسهای سفرمون:

 

شکلکهای جالب و متنوع آروینشکلکهای جالب و متنوع آروین

شکلکهای جالب و متنوع آروینشکلکهای جالب و متنوع آروین

شکلکهای جالب و متنوع آروینشکلکهای جالب و متنوع آروین

شکلکهای جالب و متنوع آروینشکلکهای جالب و متنوع آروین

شکلکهای جالب و متنوع آروینشکلکهای جالب و متنوع آروین

شکلکهای جالب و متنوع آروینشکلکهای جالب و متنوع آروین

شکلکهای جالب و متنوع آروینشکلکهای جالب و متنوع آروین

 امروز هم خیلی خسته از سر کار اومدم و شما خیلی بهانه گرفتی. خیلی خسته ام. ساعت 10/5 شبه و من با خستگی تمام دارم این پست رو مینویسم. آخه خیلی از نوشتن کارات عقب افتادم. دیگه بریم بخوابیم. فعلا بای. بوووووووووووووس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان آرتین
10 اردیبهشت 91 23:41
دایی مرتضی
10 اردیبهشت 91 23:49
ای قربون این پسر به به ببین موهاش چقد بلند شده هرچند عسکای پست قبلی به روایت تصویرت خوشگل تر بودی یه عالمه خوشحالم که بهتون خوش گذشته
ملی مامان میکاییل
11 اردیبهشت 91 0:42
وای چه جای قشنگی همیشه به سفر عکسا عالی ؛ 20 جاتون خیلی خالی بودددد
نوشین
11 اردیبهشت 91 13:55
به به...رسیدن بخیر...سفرا بی خطر...ایشالله همیشه بهتون خوش بگذره... وای عزیزم...هر روز بزرگتر و خوشگلرت میشی... قربونت برم که اینهمه شیرین کاری کردی و دل همه رو بردی....غذاهای خوشمزه ی جدید هم نوش جون بازم دست مامان خوشگل و مهربونت درد نکنه با که اینهمه کار و خستگی بازم واست چیزای قشنگ می نویسن..با سلیقه عکس میذارن...دستشون درد نکنه
مامان آتین
11 اردیبهشت 91 19:45
به به همیشه به سفررررررررررر بووووس
نسیم-مامان آرتین
12 اردیبهشت 91 11:17
همیشه به گردش-فکرکنم گل پسرمون میخواهد دندون دراره چون آرتین خان ماهم زمانیکه میخواهد دندون دربیاره بازبون خودش با استخونای مرغ حرف میزنه بعدشم دعوا و جنگ با استخون و....
مامان نیایش
12 اردیبهشت 91 11:39
سلام خانمی همیشه به سفر ایشالا خوش گذشته عکس ها هم خیلی قشنگ بود فکر کنم این گل پسر نازت شکل خودته الهی که همیشه سالم باشه و شاد باشید
بابا
13 اردیبهشت 91 12:23
پسرم گلم هرروز با نمك تر از روز قبل ميشه قربونت برم دستت مامان هم درد نكنه كه واقعاً چند وقت با خستگي زياد هم برات مي نويسه
مامان ماهان
14 اردیبهشت 91 16:15
سلام همیشه به گردش عزیزم عکسها عالی بود بیست بیست آرتین جونم خیلی ماهی
خاله سارا
14 اردیبهشت 91 23:10
اااالهییییییی بگردم... عزیییییزم... چقدر ناااااز شده این آقا پسر انشاالـــــــــلـــــــه همیشه به سفر...
فرزانه
17 اردیبهشت 91 8:40
همیشه به سفر و خوشی ایشالا!!به به به این پسر ناز و خوشگل و شیطون.چقدر با نمک و ناز شدی عزیز دل خاله!!واقعا دست مامان گلت درد نکنه که با این خستگی بازم از کارای قشنگ و با مزت واسه ما مینویسه