سی و دو ماهگی آرتین خان اول و نمایشگاه کتاب
نازدونه من
هر روز که میگذره من و بابا بیشتر بهت وابسته میشیم، شما هم همینطور. امروز درست 32 ماهه که اومدی و به زندگیمون نور و امید دادی.
فرشته مهربونم 32 ماهگیت مبارک
پنجشنبه هم رفتیم نمایشگاه کتاب و برات چندتا کتاب داستان، دوتا بازی فکری و یک کتاب لالایی خریدم. هر شب موقع خواب میگی برام کتاب بخون. منم کنار تخت میشینم و سه-چهار تا کتاب میخونم تا بخوابی. بنابراین برات چند تا کتاب خریدم.
میخواستم ببرمت صورتت رو نقاشی کنن که اصلا اجازه ندادی.
این هم چند تا عکس از شما در نمایشگاه و چیزایی که برات خریدیم.
و این هم آرتین مامانی در حال بازی با جورچینش
بعداز ظهر پنجشنبه هم رفتیم آتلیه که شما خیلی خوب همکاری کردی. بعد از اونجا هم رفتیم خونه عمو فرید و خاله سارا و شما کلی با اشکانی بازی کردید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی