سیزدهمین مروارید آرتین خان اول
گل مامان
روئیدن سیزدهمین مرواریدت مبارک
بالاخره پس از یکی دوماه آب دهن ریختن و دست تو دهن کردن دندون سیزدهمت رونمایی شد. دندون نیش، فک پایین، سمت چپ. البته هنوز گاهی اوفات دستت تو دهنت میره، البته سمت راست.
بابا دیروز برای ماموریت رفته یزد. امشب هم دیر برمیگرده. شما هم عصر که از خواب بیدار شدی، مرتب میگفتی، بابا. تا اینکه زنگ زدم باهاش صحبت کردی. نمیدونم چرا موقع صحبت با بابا خجالت میکشیدی. فکر کنم میخواستی خودت رو لوس کنی.
از ساعت 11 رفتیم رو تخت و کلی با هم بازی کردیم و می می خوردی تا خوابیدی.
هر روز که بابا از سر کار برمیگرده، همش می ری تو اتاق و می گی " تَخ" یعنی بریم رو تخت بازی کنیم. از بزرگترین لذتهاته. قربون خنده هات برم، وقتی میری رو تخت و بازی می کنی، بلند بلند شروع می کنی به خندیدن و لذت بردن.
عاشق پشمکی، اون هم با چنگال. بهش می گی: " مَشَ "