آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

شازده كوچولوی ما آرتین

خبرهای تولد

1391/6/18 14:02
نویسنده : مامان آرتین
928 بازدید
اشتراک گذاری

گل مامان

جشن تولد یک سالگیت بالاخره تموم شد. اینهمه استرس و برنامه ریزی بالاخره گذشت. چی مونده برامون. یه خاطره خوش و یه عالمه خستگی. تمام بدنم درد میکنه. خوابم میاد. ولی خوب بود و جای همه دوستان خالی.

پنجشنبه شب تا لحظه ای که مهمونا بیان داشتم کار میکردم. بالاخره آماده شدم و شما رو هم آماده کردم. مهمونا هم سر رسیدن. اول خیلی خوش اخلاق بودی، بغل همه رفتی و دست میزدی. حدود ساعت 10 خواستم شام رو بیارم، خاله نهال گفت اول کیک رو بیار عکسا رو بگیریم تا آرتین شارژه. اما تا اومدیم عکس بگیریم همش برمیگشتی سمت من. هم خوابت میومد و هم شیر میخواستی. دوباره بساط کیک جمع شد. چون شما کمی خسته شده بودی، کارهام کمی عقب افتاد و دوستامون همه تو آماده کردن میز بهم کمک کردن. واقعا دستشون درد نکنه. شام که آماده شد، از مهمونا دعوت کردم بیان دور میز و از خودشون پذیرایی کنن. من هم عذر خواستم و رفتم تو اتاق تا بهت شیر بدم و کمی بخوابونمت. شیر خوردی اما خواب ... . رفتیم بیرون و همه از دیدن شما تعجب کردن. شارژ شده بودی. بعد از شام دوباره کیک رو آوردیم و عکس گرفتیم. کلی پشت دوربین برات شکلک درمیاوردن تا شما بخندی. یه جاهایی هم تا میدیدی دوربین هست خودت رو موش میکردی. قربون اون دماغت که وقتی موش میکنی گرد میشه.

خلاصه عکسها گرفته، کیک بریده و کادوها باز شد. دست همه درد نکنه از همشون ممنون.

این مراسم تموم شد و در آخر گیفت بچه ها (ماهان، الینا، غزل و کیارش) رو بهشون دادیم و کارت تشکر هم به خونواده ها دادیم و این جشن تولد حدود ساعت یک تموم شد.

اینجا لازمه از دخترخاله هام (عاطف و عطیه)، پسر خاله ام (وحید و خونوادش)، خاله سپیده و دایی مرتضی و البته بابا احسان تشکر کنم که خیلی به من کمک کردن. آخه با بچه کوچیک مهمونی گرفتن خیلی سخته. ولی به عشق تو همه سختیها رو به جون خریدم. البته کار خاصی نکردم. فقط چون شما تازه میری مهد و کمی هم سرماخورده هستی و بهانه گیری میکنی، کارها برام سخت شد.

و اما جشن دوم که فامیلای بابا احسان بودن. جشن رو خونه مامانی نجاه گرفتیم. دستش درد نکنه خیلی خسته شد. این جشن هم به خوبی به پایان رسید ولی برعکس جشن قبلی بیشتر کارها رو دوش من و بابا و مامانی بود.

تو این جشن هم قبل از شام مراسم کیک و عکس انجام شد. این مراسم هم ساعت حدود 12/5 تموم شد.

توی این مراسم هم گیفت محمد امین و محدثه (پسر و دخترعموت) رو دادیم و کارت تشکر هم به خونواده ها.

خدا رو شکر همه چی عالی بود. ولی چون شما خیلی به من وابسته شدی، نتونستم برنامه هام رو اونطوری که میخوام پیاده کنم.

درسته الان خسته ام، ولی راضیم. چون خستگیها تموم میشه و تنها چیزی که میمونه خاطرات خوش تولده.

در ضمن یه دفتر آرزوها برات گرفتیم تا مهمونا برات یادگاری بنویسن.

منتظر عکسهای تولد در پست بعدی باشید.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

سارا
18 شهریور 91 14:13
سلام آرتین جوووونم تولد مبااااااااااااااارک عزیییییییییزم... مامان سعیده خیلیییی لطف کردنو من رو هم واسه ی تولد شما دعوت کرده بودن اما متاسفانه نتونستم بیام ....! انشالله که جشن 120 سالگیتو کنار مامان بابای خوبت بگیری گل پسر
دایی مرتضی
18 شهریور 91 14:21
سميرا
18 شهریور 91 14:55
مباركه آرتين خاااان انشااله داماد شي خاله جون
زينب عشق مامان و بابا
18 شهریور 91 16:40
╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪████▓╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪▓███▓╪╪ ╪╪███████▓╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪███████╪╪ ╪╪█████████╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪█████████▓╪ ╪╪██████▓███╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪██▓▓██████▓╪ ╪▓█████▓▓▓▓██╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪██▓▓▓▓█████▓╪ ╪▓████▓▓▓▓▓▓██╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪██▓▓▓▓▓▓████▓╪ ╪▓███▓▓▓▓▓▓▓███╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪███▓▓▓▓▓▓▓████╪ ╪▓███▓▓▓▓▓▓█████╪╪╪╪╪╪╪╪▓████▓▓▓▓▓▓▓██▓╪ ╪▓███▓▓▓▓▓███████╪╪╪╪╪╪▓██████▓▓▓▓▓▓██▓╪ ╪▓██▓▓▓▓▓▓███████▓╪╪╪╪▓████████▓▓▓▓▓▓█▓╪ ╪╪██▓▓▓▓▓██████▓██▓╪╪▓▓█▓▓█████▓▓▓▓▓▓█▓╪ ╪╪██▓▓▓▓██████▓▓▓█╪▓█╪▓▓▓▓▓█████▓▓▓▓▓█▓╪ ╪╪██▓▓▓██████▓▓▓▓█▓▓█▓█▓▓▓▓██████▓▓▓▓█╪╪ ╪╪▓█▓▓██████▓▓▓▓▓▓████▓▓▓▓▓▓██████▓▓▓█╪╪ ╪╪╪█████████▓▓▓▓▓▓█▓▓█▓▓▓▓▓▓▓██████▓█▓╪╪ ╪╪╪████████▓▓███▓▓█▓╪█▓▓▓█▓▓▓▓███████╪╪╪ ╪╪╪╪████▓▓████▓▓▓▓█▓█▓▓▓▓▓▓█▓█▓▓████╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪╪╪████▓▓▓▓▓████▓▓▓▓▓████▓╪╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪▓█████▓▓▓▓▓█████▓▓▓▓▓█████╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪█████▓▓▓▓▓█▓█▓▓█▓▓▓▓▓▓████▓╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪█████▓▓▓▓▓██▓▓▓╪██▓▓▓▓▓▓████╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪████▓▓▓▓▓▓██╪▓█╪██▓▓▓▓▓▓▓███▓╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪███▓▓▓▓▓▓███╪▓█╪███▓▓▓▓▓▓███▓╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪▓███▓▓▓▓▓████╪██╪████▓▓▓▓▓███▓╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪▓███▓▓▓▓▓████╪██╪▓████▓▓▓▓▓███╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪▓██▓▓▓▓▓████▓╪╪╪╪╪████▓▓▓▓▓██▓╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪███▓▓▓█████╪╪╪╪╪╪█████▓▓▓████╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪▓███▓██████╪╪╪╪╪╪▓█████▓▓███╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪█████████▓╪╪╪╪╪╪╪█████████▓╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪██████▓██╪╪╪╪╪╪╪╪▓█▓▓▓████╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪╪▓██████╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪██████▓╪╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪╪╪▓████╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪▓████╪╪╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪ سلام خوبيد ؟ گلتون در چه حاله ؟
مامان گیسوجون
18 شهریور 91 16:41
بازم تبریک می گم امیدوارم همیشه بساط شادی تو خونتون باشه بعدشم من تو رو دیدم دوستم ماشاا... خیلی هم ناز و قشنگی اصلاً هم چاق نیستی
مامان آرتین
18 شهریور 91 18:58
خسته نباشی مامانی خیلی سخته با این نی نی ها والبته دوتا جشن که دیگه فکرش هم برام سخته مبارکههههههههه آرتین خان
سهراب
18 شهریور 91 20:28
آرتین جان روزی که بزرگتر شدی و خوندن و نوشتن یاد گرفتی اگه نگاهت به این پست افتاد دست پدر و مادر مهربونت رو ببوس که جشن تولد تو براشون انقدر مهم بوده.
ملی مامان میکاییل
18 شهریور 91 23:29
خسته نباشی عزیزم ایشالله که هزار ساله بشه قند عسلی ما منتظره عکسها هستیم زودی بیا
تلما
19 شهریور 91 6:58
آرتین جون خاله خیلی تشکر که منو تولدت دعوت کردی تولد خیلی زیبایی بود دست مامان سعیده و بابا احسان هم درد نکنه به امید دیدار
فاطمه (مامان آیلین)
19 شهریور 91 9:33
تولدت مبارک مرد کوچولو...ایشالا صد سال زنده باشی از زندگیت لذت ببری و خوشبخت باشی
خاله نسيم
19 شهریور 91 10:51
آرزو ميكنم هيچ راه برگشتي نداشته باشي،وقتي غرق خوشبختي هستي عزيزم كاش هميشه خستگيهامون براي جشن گرفتن براي عزيزامون باشه عسل خاله دوباره تولدت مبارك
فرزانه
19 شهریور 91 11:43
آرتین عزیزم بازم تولدت مبارک عشقم.خاله ای ببخشید که نتونستم بیام عروسکم.خیلی دوست داشتم پیشت باشم عزیزم ولی قول میدم حتماً بیام پیشت.ی دنیا بوووووس واسه نی نی و مامان نی نی که عاشقشوووونممم
مامان نیایش
19 شهریور 91 20:16
عزیزم تولدت مبارک الهی همیشه سالم باشی و سایه ی مامان و بابا رو سرت دست مامانی درد نکنه که کلی برات زحمت کشیده منتظر عکس هات هم هستیم حتما خبر بده خوشحال میشیم
مریم مامان ملینا
20 شهریور 91 8:50
بابا واقعا خسته نباشی مامانی.... ما که همون یه جشن تولدم به زور گرفتیم اونم درنهایت سادگی و بی جنب و جوشی انشالا آرتین جون قدر مامان بابای خوب و هنرمندشو بدونه و انشالا که جشن 120 سالگیش رو هم خودت بگیری سعیده جون
مامان ثنا
21 شهریور 91 1:12
مبارک باشه ایشالا عروسیشو بگیرید
مامان محمد فرهام
21 شهریور 91 11:38
سلام خاله جونی میاین به وب ما یه رای طلایی به پسری بدین اولین مسابقه ای که شرکت کرده به رای شما نیاز داره لینک مسابقه توی وبم هست شماره 42 زود بیاین تا دیر نشه ممنون میشیم
ژاله
26 شهریور 91 21:25
سلام وبلاگتون خیلی قشنگه راستی تولد1سالگی هم مبارک خوشحال می شم به وبلاگ منهم سر بزنی