آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

شازده كوچولوی ما آرتین

سفرنامه (تبریز- 1392/3/13)

1392/3/25 15:04
نویسنده : مامان آرتین
1,282 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزکم

دوشنبه ٣/١٣ راهی تبریز شدیم. بابا یه ماموریت رفته بود نظر آباد بنابراین منو شما تا اونجا تنها رفتیم. ساعت ١٠/٥ شب رسیدیم. عمو محمدرضا و خاله شقایق هم اونجا بودن و تو این سفر با هم همراه بودیم. شام خوردیم و خوابیدیم. صبح کارهامون رو انجام دادیم و برای دیدن شهر کندوان حرکت کردیم. شهر بسیار جالب و دیدنی.

کندوان ١٣٩٢/٠٣/١٤

 

 

 


سپس برای دیدن دریاچه ارومیه به سمت آن شهر حرکت کردیم.

دریاچه ارومیه 1392/03/14

آرتین خان قدم زنان در کنار دریاچه ارومیه

آرتین خان سوار بر پشت عمو محمدرضا

روز ٣/١٥ برای دیدن قلعه بابک به راه افتادیم. قلعه بابک حدود ٢/٥ ساعت با تبریز فاصله دارد و نزدیک شهر کلیبره. به اونجا که رسیدیم، ناهار خوردیم و برای رفتن به بالا باید سوار پاژن یا لاندور می شدیم.

قلعه بابک 1392/03/15

آرتین خان سوار پاژن

پس از پیاده شدن حدود یکساعت تا قله باید پیاده روی می کردیم. آرتین خان ما انقدر که تو بغل بود خسته شده بود و میخواست کمی تو سبزه ها استراحت کنه.

آرتین خان سوار بر پشت پدر

نمایی از قلعه بابک

آرتین در بغل پدر

استراحت مجدد آرتینی

آرتین و مامان و بابا پس از فتح قلعه بابک

روز ٣/١٥ نیز تو شهر تبریز گشتیم و روز شانزدهم هم راهی تهران شدیم.

خیلی پسر خوبی بودی ولی بخاطر از شیر گرفتن کمی عصبی شدی. یکبار موقع ناهارخوردن تو رستوران چنان جیغ میزدی و گریه می کردی که نوبتی می بریمت بیرون و با دیدن ماشینها و گربه ها سرگرم بودی.

راستی قضیه از شیر گرفتنت هنوز ادامه داره. شبها همچنان شیر میخوری تا بخوابی. اگر هم بهت شیر ندن جیغ و داد سر میدادی. فعلا که تسلیمت شدم و قراره حالا حالاها شبها ادامه داره ....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (29)

دایی مرتضی
25 خرداد 92 17:01
به به
چه مسافرت خوبی بوده

من کندوان و دریاچه ارومیه رو رفتم.
و جاهای خیلی قشنگی هستن.

خوشبحال این شاهپسر که تو این سن کم رفته و یه عالمه عکس داره


ضمنا تشکر از مامان گرامی بخاطر به تصویر کشیدن این سفر هم فراموش نمیشه


البته شما که نبودی عکسای بهتر بگیری
نسیم-مامان آرتین
26 خرداد 92 8:52
همیشه به گردش وتفریح وای خاله جون روز 15 هر دوتامون تبریز بودیم اما حیف همدیگرو ندیدیم


خیلی بد شد. اگه میدونستم حتما یه جوری باهم قرار میذاشتیم.
مامان ماني جون
26 خرداد 92 10:55
اي جونم پس حسابي خوش گذشته
الهي هميشه خوش باشين
اي بابا خب جيغ بزنه تحمل كن اول و آخر كه بايد جيغشو تحمل كني تا عادت كنه الان تا كوچيك تره بهتره ها
قربونش برم آخه قيافه اش هم اينقد مظلومه آدم دلش كباب ميشه
عسيســـــــــــــــــم
ببوسش


دلم نمیاد خواهر. منم بذارم باباش خیلی براش غصه میخوره.
فرزانه
26 خرداد 92 13:09
به به به به عزیز دلم چه پسر خوبی بودی قربووووونت برررررم خاله جووون دلم واست ضعف رفت.واقعا مامان هنرمندی داری با عکسا عالیه بوووووووس یه عالمه واسه مامان و آرتین

ما هم بوسسسسسسسسسسس
مامان آرتین
26 خرداد 92 15:42
سلام عزیز خاله اگه میدونستم اومدین شهر ما حتما یه کاری میکردم که همدیگرو ببینیم.حالا چطور بود خوش گذشت؟


خوب بود اما زمانش کم بود و نتونستیم خود شهر رو ببینیم
مامان آرتین (الهه)
27 خرداد 92 1:54
به به گل پسرمون چقدر آقا شده
عجب کار سختیه از شیر گرفتن این وروجکا


شدیدا موافقم
مامان نیایش
27 خرداد 92 13:02
به به همیشه به سفر خوش باشید همیشه عکس های خیلی قشنگی بود


مرسی خاله جون
ماماني آرتميس
28 خرداد 92 17:50
به به عزيز خاله هميشه به گردش ومسافرت وووووي مامانش اين عكسش توي سبزه زار چقدر خوردني شده
آخه كي فكرشو ميكنه اين جوجوي معصوم بتونه جيغ هم بزنه اونم از نوع بنفش


یه وقتایی خیلی کم از این کارا میکنه. البته بچم رو دارم از شیر می گیرم اینجوری شده
تینا مامانی آوینا
29 خرداد 92 0:31
همیشه به گردش آرتین گلی


مرسی خاله جون
مریم--------❤
29 خرداد 92 17:01
سلام
منم عاشق گردش هستم

شما هم تشریف بیارید
مامان امیر علی
29 خرداد 92 22:26
خصوصی داری
مامان اميرحسين و ارميا
30 خرداد 92 9:47
با بچه چ حالي ميده قلعه بابك رو فتح كنين واقعا فتح كردن داره ها مخصوصا اينكه بايد همش بغل شنووووووو از اين جور كارهاي مادرانه پدرانه.ايشالا كه خوش گذشته ديگهههههههه


جاتون خالی خوب بود
سمانه مامان پارسا جون
1 تیر 92 13:15
سلام عزیزم

عکسهاتون خیلی خوشگل بود

عکس دریاچه عالی بود

آرتین گلمو ببوس

ممنون گلم شما هم پارسا رو ببوس

خاله الهام
2 تیر 92 18:56
مــــــــــــهـدیـــــــا
کعبــــــــــــــه شـــد از تــــــــــابِ تــــو بـــــــی تــــــــــاب
بــتــــــــــــــــــــــــــــاب !

عزيزم عيد نيمه شعبان مبارك


بر شما هم مبارک
آرتین خان
2 تیر 92 22:32
همیشه به گردش عزیزم
وای که چه عکس های نازی انداختی آرتین جونم


ممنون خاله جون
پگاه مامان آرتین
3 تیر 92 21:43
عزیزم همیشه به سفر،خوش باشید جای بابا خالی نباشه.ببوس این مرد کوچولورو.


ممنون عزیزم
مامان آرتین
4 تیر 92 0:04
سلام عزیزم
آرتین ما تو مسابقه نی نی وبلاگ شرکت کرده لطفا با ارسال عدد 100 به شماره 20008080200به اون رای بدین ما به رای شما احتیاج داریم


چشم
مامان آرتین
4 تیر 92 11:36
مرسی که به آرتین رای دادین


خواهش میکنم
علی خوشتیپ
5 تیر 92 8:49
سلام خاله جون.من تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کردم.به رایتون نیاز دارم
اگه از عکسم خوشتون اومد کد 118 رو به شماره 20008080200 اس ام اس کنید.
ممنون


چشم
منا (مامان کورش )
6 تیر 92 19:47
سلام عزیزم کورش تو مسابقه نی نی وبلاگ شرکت کده با کد119 خوشحال میشه بهش رای بدید شماره پیامک 20008080200 ممنون عزیزمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم


چشم
نسیم-مامان آرتین
9 تیر 92 8:31
خاله جون بدو. بیا بهمون رای بده کد265-به شماره20008080200 خالصانه منتظر رای های شما هستیم
خاله الهام
9 تیر 92 9:18
سلام عزيزم ميشه لطفا يه سري به وبلاگ آرتميس كوچولو بزنيد دخملي ما با كد 220 توي مسابقه شركت كرده ودوست داره برنده بشه اما بدون كمك شما دوست خوبم نميشه اگه لطف كنيد وبهش راي بديد ممنون ميشم اميدوارم بتونم لطف شما رو جبران كنم اگه يه لطف خيلي بزرگتر هم كنيد وبا چند تا سيم كارت بفرستيدكه واقعاممنون ميشم
نسیم-مامان آرتین
10 تیر 92 11:08
نظر خصوصی داری
مامان اميرحسين و ارميا
12 تیر 92 18:17
كم پيداييا ؟سرت شلوغه

الان میام پیشت. آره اصلا نمی رسم پست جدید بذارم
پگاه مامان آرتین
14 تیر 92 13:25
کجایید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


اومدیییییییییم
مامانی آرتین
15 تیر 92 14:12
عزیزم خیلی خوش اومدین به شهر ما

قربون آرتین کوچولوی ناز.منم یه آرتین کوچولو دارم


از آشناییتون خوشبختم
لیلا
18 تیر 92 8:47
سلام آرسيس در جشنواره ي تابستاني ني ني وبلاگ(ني ني شکمو) شرکت کرده... خوشحالمون مي کنيد اگه بهش راي بدين و با يک پيامک، عدد 126 را به شماره ي 20008080200 (دوهزار هشتاد هشتاد دويست) ارسال کنيد. از لطف شما ممنونيم – شاد و سلامت باشيد.
سارا مامان آرتین
22 تیر 92 14:24
همیشه به گشت و گذار و تفریحححححححح


ممنون عزیزم
مامان نرگس جون
2 مرداد 92 13:39
سلام دوست عزیز ..
چه پسر نازی ....
اسم من نرگسه .
به وبلاگ منم سر بزن خوشحال میشم.


حتما میام