نوروز 1392
سال نو مبارک
دوستای گلم به علت نداشتن اینترنت سال نو رو دیر تبریک گفتم. امیدوارم همتون سال خوب و پرموفقیت رو کنار خونواده هاتون داشته باشید.
و اما سفر نوروزیمون رو از روز سه شنبه 29 اسفند شروع کردیم. ساعت 6 صبح راه افتادیم و 6 بعدازظهر رسیدیم بجنورد خونه مادرجون و بابا جون من. تو راه خیلی آقا بودی و اصلا اذیت نکردی. فدای تو بشم من.
سال نو مبارک
دوستای گلم به علت نداشتن اینترنت سال نو رو دیر تبریک گفتم. امیدوارم همتون سال خوب و پرموفقیت رو کنار خونواده هاتون داشته باشید.
و اما سفر نوروزیمون رو از روز سه شنبه 29 اسفند شروع کردیم. ساعت 6 صبح راه افتادیم و 6 بعدازظهر رسیدیم بجنورد خونه مادرجون و بابا جون من. تو راه خیلی آقا بودی و اصلا اذیت نکردی. فدای تو بشم من.
مامانی و بابایی اینا هم اومدن. تا روز پنجم فروردین بجنورد بودیم. البته دو روز هم برای دیدن اقوام به اسفراین و رویین (در نزدیکی بجنورد) رفتیم. چون خونه شلوغ بود خیلی به من وابسته تر شدی. چپ و راست میومدی پیشم و می گفتی "می می"
الان هم مشهد هستیم. امروز هم به باغ عمو علی (عموی من) رفتیم و کلی خاک بازی و توپ بازی کردی و کلا لذت بردی.
چند روز پیش هم بردیمت پارک ملت و تا دلت می خواست بازی کردی. اونجا فواره هم بود که تا ول می کردیمت می دویدی به طرف فواره. این اولین بار بود برای بازی به پارک بردیمت و حسابی بازی کردی. عکساتو تو پستای بعدی میذارم.
و گفتن کلمات بهتر شدی. کلمات رو بصورت بخش بخش و با دقت ادا می کنی. دایی رو خیلی خوشگل می گی: "دا یـــــــــــــــــی" و دایی ها هم همش قربون صدقه ات می رن.
به سیب می گی: " بیس"
به خاله می گی: "قا دی"
به حمام می گی: "حم مووو"
به ماهی می گی: "ما هی"
به ماشین می گی: "ما شی" یا "دی دید". وقتی ماشین خاموشه میری پشت فرمون می شینی و ادای رانندگی درمیاری، نور بالا میدی، کلی شیطونی دیگه.
از دیگر کلمات: "نیس= نیست"، "دَدَ = بیرون"، "دَش= کفش"، "دَسٍت دَ= دست شما درد نکنه"، "تَشی= ترسیدم"
آش رو خیلی جالب دهنت رو جمع میکنی و می گی "آش"
و در کل هر حرفی می زنیم تکرار میکنی و منظورت رو هم خیلی خوب بهمون می فهمونی. اگر هم نتونی تکرار کنی آهنگش رو می زنی.
این هم عکس تقویم 1392 شما، که خودم طراحی کردم و به فامیلامون برای یادگاری دادم. زحمت چاپش هم دایی مرتضی کشید. ممنون دایی جون. جبران کنیم.