آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

شازده كوچولوی ما آرتین

اندر احوالات آرتین خان اول

1391/7/11 10:34
نویسنده : مامان آرتین
690 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامان

الهی مامان فدات شه که: موقع لباس پوشیدن تا لباس رو از سرت می پوشونم دستاتو یکی یکی میدی بالا تا آستین هات رو هم بپوشونم.

الهی مامان فدات شه که: پریشب تو اتاق و تخت خودت خوابیدی. ساعتهای ٢:٢٠ ، ٣:٣٠، ٤:٣٠ و ٥:٢٥ دقیقه بیدار شدی و شیر خوردی و خوابیدی. از ٥:٢٥ بغل خودم خوابوندمت.

الهی مامان فدات شه که: دیروز اصلا حال نداشتی، نه سرلاک خوردی، نه سوپ و نه عصاره گوشت. فکر کنم تب ١٠ روز بعد از واکسن یکسالگیته. یک کم هم سرماخوردگی. مهدِ و مریضی ناراحت. شربتهاتم به زور بهت دادم. دوست داشتی همش شیر بخوری و بخوابی. ساعت ١١/٥ شیر خوردی و تو تختت خوابیدی. ساعت ١٢:٤٠ بیدار شدی و شیر دادم و خوابیدی. ولی به محض اینکه می ذاشتم رو تختت بیدار می شدی و گریه می کردی. تبت بالا رفته بود. بابا رو بیدار کردم، برات شربت آورد و دوباره به زور بهت دادیم. شربت و شیرها رو بالا آوردی، دوباره شربت دادیم. تسلیم شدم و شما رو پیش خودم خوابوندم و این بود که تا صبح شیر خوردی و نذاشتی من بخوابم.

الهی مامان فدات شه که: از مهد جوابت کردن. اول گفتن ساعت کاری از ٧ صبح تا ٥ بعدازظهره. ولی حالا میگن باید تا ٣ یا نهایت ٣/٥ بیاید دنبالش. چون مربیت ساعت ٣ میره و شما باید حتما بغل باشی. از اونجا که کادر بعدازظهر کم هستند نمی تونن مسئولیتت رو قبول کنن. حالا نمی دونم چه کار کنم هم به این مهد عادت کردی و هم تقریبا جزو مهدهای خوب این منطقه است. حالا ببینم چه میشه کرد.

الهی مامان فدات شه که: شما رو صندلی غذات میذارم تا به کارهام برسم. اگه از جلوی دیدت دور شم می چرخی تا پیدام کنی. یه وقت می بینم بلند شدی رو صندلی. بابا هم خیلی می ترسه بیفتی. نمیدونم آخه مگه تو آکروبات باز هستی. حرکاتت عین آکروباتیست هاست.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

نسیم-مامان آرتین
11 مهر 91 12:09
الهی خاله فدات شه که داری بازیگوش میشی
سعیده جون 1سوال:شماهم مثل من شیرتو میدوشی وبرای پسری میدی من اوایل 200تا250 سی سی شیر میتونستم بدوشم اما الان 170 به زور220 سی سی میتونم شیر بدوشم میخواستم ببینم شما چه وضع واوضاعی داره آیا شیر شماهم کم شده یا من فکری به حال شیرم بکنم


عزیزم من که بیشتر از 100 سی سی نمی تونستم بدوشم. برای همین بهش شیر خشک دادم. ولی الان دیگه براش شیر نمیدوشم. تو خونه هم فقط شیر من رو میخوره. فقط شبایی که شام نمیخوره بهش 2 قاشق شیرخشک میدم.
mamane Ali
11 مهر 91 12:32
سلام عزیزم.. انشالله حال آرتین جونی زود خوب بشه .. علی هم باز سرما خورده !!!!؟؟؟؟!!!
راستی مامانی منم خیلی دوست دارم علی رو بخوابونم تو اتاق خودش ولی میترسم اگه بیدار بشه و گریه کنه صداش رو نشنوم ! آرتین وقتی بیدار میشه ،میرین تو اتاق خودش بهش شیر میدین یا میارینش تو اتاق خودتون ؟! خیلی سخته نصف شبی

تو اتاق خودش بهش شیر میدم عزیزم. مادرها بخاطر بچه هاشون خوابشون سبک میششه. بهتره یکبار امتحان کنی.
مریم مامان ملینا
11 مهر 91 18:07
انشالا که یه جای خوب و بهتر واسش پیداکنی.
پس درسته که واکسن یکسالگی بعداز 10 روز تب میاره باخودش. اما ملینا تقریبا بعد از یک ماه یه تب غیرمنتظره کرد ودو روز ادامه داشت
خیلی ماهی آرتین


آرتینی که 3-4 ساعت بیشتر تب نداشت. ولی دوباره سرماخورده.
دایی مرتضی
11 مهر 91 19:27
الهی قربون این مامان و پسر خوشگل بشم که: اینقد سلیقه داره و خوشگل می نویسه



مرسی داداش گلم
ملی مامان میکاییل
12 مهر 91 6:48

عجب !!! چه مهده بی خودی که آرتینه ما رو جواب کرده
میکی هم از این کارا تو صندلیش می کنه من حتما کمربندشو می بندم
وای من شبایی که تا صب شیر می خوره از خودم متنفر می شم می خوام متواری به شم به کوه و صحرااااااااا


عزیزم فعلا باهاشون توافق کردم که زود برم دنبالش. آخه به این مهد عادت کرده.
وقتی هم که تا صبح شیر میخوره تصمیم میگیرم از فرداش از شیر بگیرمش دوباره پشیمون میشم.
بابا
12 مهر 91 12:56
آرتین جون نمی دونی وقتی شما مریض میشی من و مامان چقدر نگرانت میشیم پسرم آخه خیلی مظلوم و آروم میشی مامان هم کلی سختی می کشه وقتی شما حال نداری امیدورام همیشه سلامت باشی
ابو الفضل و زینب
12 مهر 91 14:59
فدات شم خالهـــ سرما خوردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عمه اریسا کوشمولو
12 مهر 91 22:17
اااخی عزیز دلم خیلی شیرییین تشریف داریها با این کارات
سهراب
12 مهر 91 23:06
دلم سوخت مریض شدی. ایشالا زود خوب بشی.