آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

شازده كوچولوی ما آرتین

بی قراری

1390/6/8 15:55
نویسنده : مامان آرتین
967 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم اومدنت هر روز داره نزدیک و نزدیکتر می شه، فکر کنم خودت هم دیگه ساکتو بستی و داری لحظه شماری میکنی. دیشب پس از یکساعت سکسکه های مداوم، شروع کردی به تکون خوردن اونم چه تکونایی. تا ساعت 3/5 نیمه شب. شدت ضربه ها طوری بود که نمی ذاشتی بخوابم. حسابی مامان رو بی خواب کرده بودی. (البته امروز جبران کردم و تا 11/5 خوابیدم). بابایی می گفت خودت هم دیگه می خوای زودتر بیای پیش ما.


راستی پسر کوچولوی مامان عجله نکن، آخه می دونی مامان جون می خواد از مشهد بیاد و روزهای اول پیشمون باشه و کمکمون کنه. اگه زودتر بخوای بیای هنوز مامان جون نرسیده و من تنهایی نمی دونم چه کار کنم. آفرین پسرم تا 22 شهریور صبر کن باشه عسلم. هر چند من و بابایی دوست داریم شما زودتر بیای پیش ما.

                        

یه چیری رو یادم رفت بهت بگم. می دونی بابایی شما رو چی صدا می کنه؟ آرتین خان اول 

دایی بابایی هم اسمت رو گذاشته سلطان آرتین 

خودت کدوم رو بیشتر دوست داری؟؟؟؟؟؟؟

 

 

زیبا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (27)

شیپلپلون
8 شهریور 90 15:56
سلام نینی که هنوز به دنیا نیومدی .اینقدر سربه سر مامانت نذار.
دایی مرتضی
8 شهریور 90 16:18
اوه اوه چه اسمایی برای بعضی ها انتخاب می کنن ها....
(دایی جون با شما نبودم، به خودت نگیــــــــــــــر)



پس چی فکر کردی دایی جون ما اینیم دیگه
مامان قندعسل
8 شهریور 90 16:21
سلام عزیزم
ما هم بی صبرانه منتظر آرتین خان اول هستیم


ممنونم عزیزم
بابا
8 شهریور 90 17:22
پسرم آرتين خان اول تكه تك چي فكر كردين
مامان پریا
8 شهریور 90 20:11
نماز و روزه هاتون قبول
عیدتون مبارک









ممنونم. از شما هم همینطور
مامان نیایش
8 شهریور 90 22:27
سلام عیدتون مبارک باشه ان شا الله آرتین ناز رو به موقع و سالم به این دنیا بیاری


ممنونم عید شما هم مبارک


نهال
8 شهریور 90 22:36
زودی بیا دیگه پسر احسان دوم و بانو سعیده خاتوووون دل مارو بردی دیگه


چشم خاله نهال. بذار مامانم مقدمات اومدنم رو فراهم کنه. حتما


نوشین
9 شهریور 90 0:37
آرتین نازنینم...
من چند روز دیگه میام پیش مامان و بابا و تو گل خوشگل
فعلا از تو تو شکم مامان خوشگلت منو میبینی و من از بیرون...اما همینم خوبه....خیلی دوست دارم زودتر بیام...یادت باشه تکون بخوری :دی
بعد من دستمو بذارم رو شکم مامانت
بیا با هم یه رمز بذاریم
منکه دستمو بذارم تو دو تا تکون بخور...این یعنی سلام

بعد کلی با هم حرف میزنیم پسر خوب....
مواظب خودت و مامان و بابا باش
ای شیطون داری کیف میکنی همه منتظرتن نه؟
به امید دیدار عزیزم





خاله نوشین من و بابا و مامان منتظرتیم.
مامان قندعسل
9 شهریور 90 12:01
عیدت مبارکککککککککککک
mamane amir ali
9 شهریور 90 16:09
akhehhhhhhhhhhhhhhh ishalah be salamatiiiiiiiiiiiiiiii tavakol kon be khoda.negaran nabashhhhhhhhhhh.mersiiiiiiiiiii be ma sar zadin.boossssssssssssss
مامان نی نی گولو
9 شهریور 90 22:16
سلام گل خاله انشاالله به سلامت بیای و مامانی هم سلامت باشه مامانی رو این روزای آخر اذیت نکن بزار خوب استراحت کنه عیدتون مبارک
الیاس
10 شهریور 90 8:44
درود بر پسر وروجک شیطون و پدر و مادرش.
معلومه حسابی سرحالی‌ها؟


الیاس خان انقدر دعا کردی پسرم شیطون بشه، فکر کنم دعاهات گرفته
مهسا
10 شهریور 90 10:53
سلام، الهی زودتر این یه ماهه بگذره که ما عکسهای خوشگلت رو ببینیم. سعی کن کمتر شیطنت کنی که مامان دردش نیاد عزیزم.
مامان نی نی گولو
11 شهریور 90 14:15
برای نی نی گولوی خاله
مامانه میکاییل(ملی)
11 شهریور 90 15:51
عزیزم تو هم مثله من به روز شماری افتادی اما خیالت راحت این نی نی ها انگار دله مامان هاشون رو بیشتر دوس دارن
مهسا
11 شهریور 90 21:16
سلام، ببخشید. اون مطلبی که شما دیدین رو داشتم روش کار میکردم ، ناگهان فرستاده شد. در آینده میبینینش. حالا یه مطلب جدید با عکس براش گذاشتم.خوشحال میشیم بهمون سر بزنید.
مهسا
12 شهریور 90 0:22
آرتین جون من تازه فهمیدم که لینکم کردی، دستت درد نکنه.


خواهش می کنم خاله مهسا
مامان آبتین
12 شهریور 90 2:58
سلام گلم امیدوارم هر چه زودتر 22/6 بیاد و آرتین خان اول رو تو بغل بگیری راستی اگه مایلین تبادل لینک کنیم!


حتما. من هم شما رو لینک می کنم
سميرا
12 شهریور 90 8:45
خيلي شيرين شدي آ فسقلي
اگه الان به دنبا اومده بودي از لپت يه گاز گنده مي گرفتم
اصلا هم اشكالي نداشت اگه گريه مي كردي،.... درعوض من جيگر حال مي اومد توپوليه نازنازي...
خوش به حال ماماني كه ني ني ماهي مثل تو داره


مرسی سمیرا جون که به ما سر می زنی
منا
12 شهریور 90 9:20
سلام مامانی
عیدت مبارک مامان آرتین خان سلطان اول!
وایییییییی مامانیش خوش بحالت انتظارت داره به پایان میرسه و چیزی تا دیدن روی ماه پسرت نمونده
موقع زایمانت واسه من و نی نی و بقیه نی نی ها دعا کن که سفرشون به سلامت به پایان برسه عزیزم


ممنونم عید تو هم مبارک باشه
mamani helena
12 شهریور 90 14:57
salam azizam in roza kheili ghashange entezar onam vase didane pesare golet.enshala salem va salamat be donya biyad.dost dashti be ma sar bezan
maman amirali
12 شهریور 90 17:07
mersi azizam az lotfi ke be ma dari.va be ma sar mizani. ishalah be mogheh be donia miad in shazdeh.boosssss
بابایی وروجک
12 شهریور 90 23:50
ایشالا گل پسر صالح و سالمی داشته باشید. امیدوارم قدمش واستون پر خیر و برکت باشه.
فرزانه
13 شهریور 90 9:57
آرتین عزیزم دیگه چیزی نمونده که به آغوش گرم پدر و مادر مهربونت بیای میدونم که همه بیصبرانه منتظرتن عشقم.
خاله سارا
13 شهریور 90 12:15
وای ی ی ی آخ جون یک خبر خوب آرتین الان داره به دنیااااا می یاااادددد ای ی وول .. بابا احسان به عمو فرید و من خبر داد الان ساعت 12:10 دقیقه است که مامان سعیده داره می ره اتاق عمل آخ جون آرتین هم اومددد BBBBBBOOOOSSSS
خاله سارا
13 شهریور 90 12:40
بابا احسان گفت آرتین به دنیا ااووممدد ههههههههووررراااا داریم تو اینترنت در به د ردنبال بلیط هواپیما واسه مامان جونش می گردیم
زهره مامان هلیا
15 شهریور 90 9:28
اگه امروزه با روز 22 حساب نکنیم 6 روز دیگه آرتین کوچولو بغل مامانیه انشالله من خودم ایجوری حساب می کردم