آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

شازده كوچولوی ما آرتین

جشن تولد سه سالگی آرتین خان اول با تم خرسهای مهربون

1393/6/22 16:02
نویسنده : مامان آرتین
1,999 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامان

سلام سلام خوبی خوشی. الهی همیشه شاد و سلامت باشی.

عزیز دلم مجدد تولدت رو تبریک میگم. الهی سالهای طولانی رو با موفقیت و سلامتی و عاقبت بخیری پشت سر بزاری. همون طور که الان پسر خیلی خوب و آقایی هستی بزرگ هم شدی همینطوری بمونی.

و اما تولد:

جشنامسال دو تا تولد گرفتیم یکی بجنورد و یکی  تهران. که برات میگم.جشن

امسال تولدت افتاد روز پنجشنبه و ما هم تولدت رو تو روز خودش گرفتیم یعنی 13 شهریور 1393. تم تولدت رو بخاطر رنگای شدش تم خرسهای مهربون در نظر گرفتم. و صد البته شدیدا علاقه مند هستی بهشون. روزی یکبار حتما سی دی خرسای مهربون رو میبینی. اسماشونو هم خیلی خوب بلدی.

در همین راستا برای لباس تولدت زمانیکه رفته بودیم مشهد پارچه خریدم و مامان فاطی زحمت دوختشو کشیدن. عاشقانه ازشون تشکر میکنم. از همینجا بهشون می گیم: مامان فاطی دوست داریم هزارتابوس

موقع پرو لباسها چنان ذوقی داشتی که نگو. هر دفعه می پوشوندیمت، عین خرسای مهربون دست میکشیدی رو شکمت. قربون اون دستای کوچولوت برم من.

دو دست لباس یکی سرهمی زرد که خرس آفتابی بود و یک سیوشرت شلوار آبی که خرس بارونی بود. که البته برای شلوار لباس آبیه مجدد رفتم شلوار مخمل کبریتی خریدم که شیک تر شد.

تمام تزئینات تولدت رو خودم درست کردم و دایی مرتضی زحمت چاپشو کشید و چون خیلی برش خرسها سخت بود و من هم سر کار میرم، حدود یکفته برش کاریمون طول کشید. اما خوشحالم همون چیزی شد که می خواستم.

وای تولد خیلی کار داره و ما چون هفته قبلش رفته بودیم بجنورد خیلی از کارام موند چند روز آخر. خدا خیر بده مامان فاطی و خاله سپیده و فاطمه جون (دختر عموی بابا) که برای تولدت اومدن تهران چهارشنبه 12 شهریور. خیلی کمکم بودن. از همشون سپاسگزارم. من کلا برای تولدت فقط غذاها رو درست کردم. البته خداییش هم ننشستم ها چشمک

اما مرتب کردن خونه ها با خاله سپیده و فاطمه جون بود. مامان فاطی هم کمک من، و دایی مرتضی و بابا کارای بیرون و تزئینات رو به عهده داشتن. از همشون متشکریم.

تولد با خوبی و خوشی شروع شد. اما زمان کیک و عکس، فشفشه روشن کردیم که تا کیارش یا محدثه یدونه از من گرفتن تو هم اومدی از دست من گرفتی، اما از وسطش. تا شما ها فشفشه بازی کنید رفتم سراغ کاری و شما پیش باباها و بچه ها بودی. یهویی دیدم جیغت در اومد. خدای من دستت سوخت و کلی گریه کردی. الهی مادر فدای تو بشه. تو عکسا فیگور دستت مشخصه. بدترین قسمت تولد این بود. خیلی دلمون برات سوخت. آخه تو همیشه محتاطی و فشفشه نمی گیری دستت اما این دفعه گریه

بگزریم بالاخره این اتفاقا همیشه و همه جا هست.

حالا بریم سراغ عکسها:

 

فلش تولد

خوش آمد گویی

نمونه از کارتهای دعوت

کلاههای تولد که خودم الگوشو درست کردم. خندونک

کلاه های تولد

گیفت بچه ها که سی دی خرسای مهربون بود.

گیفت بچه ها

پاپکورن و بیسکویت تم

لیوان و ظروف

جعبه دستمال کاغذی و برگه یادگاری

عمو الیاس آرتین خان اول

میز میوه و تنقلات

کیک تولدت که اونی نبود که سفارش داده بودم غمگین

کیک تولد

کادوها

نقشه برای انگشت زدن به کیک

و اینجا حمله به کیک 

اینجا هم که با چونه رفته بودی تو کیک

الهی مادرت بمیره، گریه تو نبینه. قربونت برم الهی. اینجا دستت با فشفشه سوخت. برات خمیردندون زدیم. حدود دو سانت دستت تاول زد. گریه

فیگور دستتو ببین. تو همه عکسا بوده 

میز شام

میز شام

و اینجا از خستگی بیهوش شدی ساعت یک شب تقریبا

عکسهای فردای تولد 14 شهریور

 

غذاها: چیکن استراگانوف، سالاد توپی، بادمجون شکم پر و رولت کالباس

دسر ها: ژله رولتی، کیک یخچالی، ژله تصویری

شیرینیها و تنقلات: پاپکورن، شیرینی پاپاتیا، کوکی میکری و شیرینی تم

البته مامان جونم یه تولد هم بجنورد و در جمع فامیل خودم برات گرفتم. برای تعطیلات تابستونی من، رفتیم بجنورد که کاملشو تو پست بعد میزارم. همه دوست داشتن اونجا هم تولد بگیریم براشون. من هم از خدا خواسته قبول کردم. البته خیلی یهویی شد و ساده برگزار شد. اما خیلی بهمون خوش گذشت. صبح ساعت 10 تصمیم گرفتیم همون روز یعنی چهارشنبه 5 شهریور برات تولد بگیریم. تازه ساعت 11 هم نوبت آرایشگاه داشتم. سریع آماده شدیم رفتیم قنادی و تو تا کیک باب اسفنجی رو دیدی یهویی از ذوق داد زدی باب اسپنجی. ما هم همون مدلی البته بزرگترش رو برای شب سفارش دادیم، شمع، چندتا کلاه و بادکنک هم خریدیم. من رفتم ارایشگاه و بقیه کارها هم افتاد گردن مامانی و خونواده و صد البته بابا احسان.محبت

از آرایشگاه ساعت 1/5 برگشتم و سریع ژله و پودینگ درست کردم. مامان فاطی هم زحمت شام رو کشیدن. شام هم پلو مرغ داشتیم.خیلی عکس گرفتیم. اما من فقط با گوشی گرفتم که تو اون شلوغی عکسا تار شد خیلیهاش. چندتا عکس میزارم. بقیش هر وقت دستم رسی. آخه همه با دوربیناشون گرفتن.

پسندها (3)

نظرات (14)

نسيم مامي باربد
24 شهریور 93 11:42
ارتين جون خاله بازم تولدت مبارک.ايشالله ١٠٠٠ساله بشي خاله جون همه چي عاليه.واقعا دست ماماني درد نکنه خسته نباشي سعيده جان.ايشالله هميشه در کنار هم خوش باشيد عزيزم
مامان آرتین
پاسخ
قربونت نسیم جون. انشالله باربدی گلم زود زود خوب خوب بشه
سپیده..مامانه پارسا
24 شهریور 93 12:32
تولدت مبارک آرتین خوشمله..سعیده جون خسته نباشی خانوم..
مامان آرتین
پاسخ
مرسی عزیزم لطف داری
مامان آرتین(الهه)
25 شهریور 93 18:51
سلام سعیده جون همه چی عالی بود.دستت درد نکنه آرتین جون رو ببوس
مامان آرتین
پاسخ
ممنون الهه جون. چشات قشنگ میبینه
سحر
26 شهریور 93 11:20
آرتین جونم تولدت 3 سالگیت خیلی خیلی مبارکه.
هما مامان عرشیا
27 شهریور 93 11:03
با سلام وخسته نباشی به مامان مهربون .آرتین جان 1000 ساله شی وهمیشه دلت شادولبت خندون .همه چیز عالی بود .
مینا مامان ارمانی
27 شهریور 93 18:23
سلام سعیده جون خوبی من الان با لپ تاب دیدم عکسارو خیلیتشون رو ندیده بودم با گوشی که رفته بودم ... خیلی قشنگ و باسلیقه بود عزیزم آرتین عزیزم ایشالا 120 سال عمر باعزت داشته باشی عزیزکمممممم خیلی نازی نمیدونم پیامم میاد یت نهههههههه؟؟؟؟؟؟/
مامان آویسا
29 شهریور 93 12:54
عزيزم معلومه كه كلي زحمت كشيدين خسته نباشيد جشن تولد خوشكلي شده چقدر هم لباساش بهش مياد ماشالله
زهرا مامان ایلیا جون
30 شهریور 93 2:26
عزیز دل خاله ببین مامانی برات چه کرده تولودت مبارک عزیزم ایشالله جشن فارغ التحصیلی
سوده مامان مهیار
31 شهریور 93 15:04
سعیده جون همه چی عاااااالی بود ایشالله آرتین جون زیر سایه ی شما و آقا احسان همیشه شاااااد زندگی کنه
پگاه مامان آرتین
2 مهر 93 9:49
عزیزدلم تولدت مبارک.مامان مهربون خسته نباشی همه چیزعالی بودو تک.تمشم خیلی زیبابود
دایی مرتضی
3 مهر 93 15:39
ای جوووووووووووووووونم آقا خیلی خوش گذشت خیلی هم قشنگ و شیک و خوشمزه بود
سحر
7 آبان 93 10:07
سلام عزیزم، عکس های تولد آرتین جون رو گذاشتم.ممنون از لطفت.ۀرتین جون نازم رو از طرف من ببوس.
مامی امید
8 آبان 93 12:28
سلام عزیزم تولد خیلی خوشگلی برای پسر گلتون گرفتید ایشالا 120 سالگیش البته پسر خوشگلی هم دارید بیسکوییت های تم تولدش رو از کجا تهیه کردید ؟ بشقابها تون رو هم از کجا گرفتید اگه میشه طرز تهییه کیک یخچالیتون هم بهم بگید ببخشید زیاد شد ممنونم
مامان آرتین
پاسخ
عزیزم بیسکویتهاشو خودم درست کردم. بشقابهاشو هم خودم طراحی کردم و پرینت گرفتم و از پشت بشقابها چسبوندم
مامان نفیسه
10 خرداد 94 9:03
فوق العاده ای