قربون پسری بشم من تولدات بالاخره تموم شد. سه شنبه هفته پیش یه تولد با دوستای وبلاگی داشتیم که خیلی خیلی خوش گذشت. بماند که شما وروجکا گاهی دعوا می کردید و گاهی بازی. بله سه شنبه گذشته 1 مهر 1393 یه دورهمی گرفتیم. البته نمی خواستم اسم تولد رو بزارم که دوست جونیا به زحمت نیفتن. هرچند که کلی هم زحمت کشیدن. اون روز تا ساعت 12 سرکار بودم، مرخصی گرفتم. دوجا برای کیک رفتم که گفتن کیکامون عصر آماده میشه و من بیخیال کیک شدم. اومدم مهد دنبالت و اومدیم خونه. سر راه هم یک کم خرید کردی کردیم. کل این مهمونیو خودم تنهایی برپا کردمش. از خرید گرفته دتا مرتب کردن خونه و غذا و ... البته وسط هفته بود و نمی تونستم بیشتر ...