سی و هفت ماهگی آرتین خان اول
ماه من، یکی یدونه ام. یکماهه دیگه هم سپری شد. روز به روز شیطونی هات بیشتر میشه. البته میگم شیطونی نه در اون حد. اما انقدر آروم بودی الان کمی شیطنت هم به چشممون میاد.
سی و هفت ماهگیت مبارک عسل مامان
دوست دارم عاشدتم دیوونتم
عزیز ترینم. پنجشنبه و جمعه رفتیم آهار خونه ویلایی خاله زهرا اینا که خیلی خوش گذشت. شما و اشکان و ماهان کلی با هم خوش گذروندیم که فعلا عکسی در دسترس ندارم. اما به محض رسیدن به دستم میزارم.
شنبه هم با مهیار جون و مامان سوده رفتیم خانه بازی مجتمع بوستان و جای بقیه دوست جونی دیگه که قرار بود بیان و نتونستن خالی بود. مخصوصا محمد رهام عزیز و مامان سمانه که قرار بود بیان. اما متاسفانه رهام کسالت داشت و نتونستن بیا.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی