آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

شازده كوچولوی ما آرتین

بیست و شش ماهگی آرتین خان اول

زیباترین هدیه آسمونی بیست و شش ماهگیت مبارک پسر قشنگم چند روزی هست که کمی حال نداری. امیدوارم بهتر بشی. پریشب کلی از دستت شاکی شدم. لجبازی برای نشستن. کلی جیغ و داد کردی و من مجبور بودم به زور بشورمت. خلاصه تموم شد. اما نذاشتی لباس بپوشونم و حدودا 5 دقیقه بدون لباس رو زمین نشستی. برای اینکه سرما نخوری، به زورپوشکت کردم. زیردکمه دار و شلوارت رو درحالی که جیغ می زدی پوشوندم. رفتم برات شیر بیارم، برگشتم دیدم شلوارت رو دراوردی. بالاخره با قربون صدقه رفتنت اومدی بغلم و شیرت رو خوردی. ولی راضی به پوشیدن بقیه لباسات نشدی. تا شیرت تموم شد، همه رو بالا آوردی. ولی حالت خوب شد، لباس پوشیدی و یه عالمه نون و پنیر خوردی و شروع کردی...
13 آبان 1392

ماجراهای این روزهای آرتین خان

پسر عزیزم سلام بالاخره اومدم برات بنویسم. نمی دونم چرا انگیزم برای نوشتن کم شده، اما می خوام به هر ترتیبی وبلاگ رو ادامه بدم. نه اینکه دوست نداشته باشم ولی تنبلیه دیگه. بگذریم ... . سعی میکنم همه چیز رو بنویسم اما به یاد آوردن همشون کمی سخته. عروسی مینو جون رو رفتیم و برگشتیم. شما بیشتر زمان عروسی تو حال خودت بودی. برای خودت حالی می کردی. در حالیکه ما مشغول بودیم، رفتی از سر سفره عقد نقل برداشتی، دستت رو زده بودی تو عسل و مشغول خوردن بودی. خلاصه شب خوبی بود و از اینکه دوباره همه فامیل رو دور هم می دیدم بسیار خوشحال بودم. ولی خوب بابا جون من (بابای مامانم) کمی بیمار بود و براش نگران بودیم. انشالله بهتر بشه. این هم دو ت...
11 آبان 1392

"مامانی دوست دایم"

دلبر من شنبه شب نشسته بودم که یهو پریدی پشتم و گفتی "مامانی دوست دایم". جمله ای که شیرین ترین جمله زندگیم بود. همچین چلوندمت که هی خوشت میومد و تکرارش می کردی. و من لذت می بردم. تا قبل از این فقط دستم رو می گرفتی و می گفتی: "مامان دوست" و من غش و ضعف می رفتم. دلبریها و شیرین زبونیهات هر روز بیشتر و بیشتر میشه. چند روز پیش که برات مداد رنگی و دفتر نقاشی خریدم. در حال نقاشی بودی که گفتی : " نگاشی خایه نسین" فکر کنم یعنی نقاشی بکشم خاله نسرین ببینه. البته خاله های مهدت، خاله منا و خاله سودابه یا به قول شما خاله سوباده هستند. ولی نمی دونم خاله نسرین که برای یک کلاس دیگه اس رو چرا اسم می بری. راستی امروز برای عروسی مینو جون (د...
30 مهر 1392

روز جهانی کودک مبارک

فونت زيبا ساز فونت زيبا ساز رنگاوارنگه دنیا                       خیلی قشنگه دنیا چونکه دوبار آمد                     خورشید خانم زیبا زودباش بلندشو ازخواب        بازی بکن روی تاب آغاز شده دو باره                    یک روز خوب خدا روز شما...
16 مهر 1392

بیست و پنج ماهگی آرتین خان اول و تولد اشکان جون

پسر گلم امروز 25 ماهه شدی. هر روز کارهای زیادی یاد می گیری که از دستم برای نوشتن خارج میشه. عسل مامان 25 ماهگیت مبارک تو این مدتی که پست نذاشتم اتفاقات خوبی افتاد. 4 مهر عروسی دایی محمد بود. با قطار رفتیم و برگشتیم. و شما تو کل سفر عالی بودی. تا وارد کوپه می شدیم چشمت به آبمیوه افتاد و سریع گفتی: "آب بیمه". و تا یکی رو نمی خوردی دست بردار نبودی. خلاصه یک آبمیوه می خوردی و شروع می کردی به بازی. این هم چند تا عکس از عروسی دایی محمد:     شما و دایی محمد: تو عروسی خیلی بهانه گیری می کردی و می خواستی بغل باشی. ولی تا رفتی بغل دایی دیگه ساکت و آقا کنارش نشستی. دست بابا احسان هم درد نکنه. خی...
13 مهر 1392

اولین قرار نی نی وبلاگی در چهارمین نمایشگاه تخصص مادر و کودک

پسر خوشگل مامان روزر جمعه 22 شهریور ساعت 4 بعدازظهر به همت خاله زینب مامان امیرعلی و خاله فائزه مامان فاطمه یسنا، تو نمایشگاه بین المللی جلوی در اصلی نمایشگاه قرار داشتیم. من و شما و بابا و خاله سپیده رفتیم. کلی هم عجله کردیم تا از دوستامون جانمونیم. رسیدیم دم در اصلی و به مامان امیرعلی جون ، زنگ زدم. همون لحظه اونها هم وارد نمایشگاه شدند. با هم راهی شدیم تا بقیه به ما ملحق بشن. دم در سالن 20 ایلیا جون و مامانش رو دیدیم. از اونجا هم یه دور تو سالن زدیم. این هم عکسهای سالن 20   دنبال یه ماشین خالی بودی تا سوار شی. همچنان در انتظار امیر علی جونم اینجا پیاده شد و شما سوار شدی. قربونت برم از الان نوبت رو رعا...
31 شهريور 1392

تولد آرتین خان اول با تم مزرعه حیوانات

دردونه مامان چهارشنبه تولدت بود و جشنت رو پنجشنبه 14 شهریور گرفتیم. عکسا رو با تاخیر میذارم.   برای دیدن بقیه عکسها، بفرمایید ادامه مطلب تزئینات تولد این هم کارت دعوت آرتین خان کارت تشکر گیفت بچه ها شامل پاک کن، کتاب و شکلات این هم آرتین جونم. که امسال خیلی پسر خوبی بود. عاشقتم نازنینم.  میز شام شامل: کیک مرغ، رول بادمجان، توپک رنگی، ماکارانی و دسرها: کرم کاسترد، کرم شکلات و ژله دورنگ و غذای منتخب مدعوین: کیک مرغ این هم یه عکس از آخر شب آرتین خان در کنار بچه ها. آرتین در حال شی شی خورد...
24 شهريور 1392

دوسالگی آرتین خان اول

فرشته مهربونم دومین سالگرد زمینی شدنت مبارک بازم شادی و بوسه، گلای سرخ و میخک میگن کهنه نمی شه تولدت مبارک تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز از آسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا یه کیک خیلی خوش طعم، با چند تا شمع روشن یکی به نیت تو یکی از طرف من الهی که هزارسال همین جشنو بگیریم به خاطر و جودت به افتخار بودن تو این روز پر از عشق، تو با خنده شکفتی با یه گریه ی ساده، به دنیا بله گفتی ببین تو آسمونا پر از نور و پرندس تو قلبا پر عشقه رو لبا پر خندس تا تو هستی و چشمات بهونه س واسه خوندن همین شعر و تر...
17 شهريور 1392