آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

شازده كوچولوی ما آرتین

کنسرت ارف 1- آذرماه 1394

یه روز به یادماندنی 22 آذر ماه 1394 اولین کنسرت موسیقیتون بعد از گذروندن سه ترم. چه استرسی ما مامانا داشتیم. برای هماهنگی لباساتون. خیلی خیلی خوب برگزار شد. کلی هم از فامیلای بچه ها اومدن. از طرف ما هم مامانی نجاه اومد فقط. خیلی شوق داشتم. یعنی با ورودتون به سالن اشک تو چشام جمع شد. به امید روزای موفقتر و بزرگتر.   ...
9 دی 1394

اندر احوالات آرتین خان - پاییز 94

پسر یدونه مامان دوباره اومدم که برات بنویسم و عقب موندگیهامو جبران کنم. البته تا جاییکه یادم باشه. سه شنبه 14 مهر: تولد سبحان عزیز یکی از همکلاسیهای موسیقیت. خاله شهره زحمت زیادی کشیده بودن و به ما هم خیلی خوش گذشت. از دیگر دوستات نهال، آرنیکا، کیاراد و هانا در جشن حضور داشتند. این جشن برای مامانا و بچه هاشون بود. و دی جی مخصوص کودک داشتن. بنابراین حسابی بهت خوش گذشت. پنجشنبه 16 مهر: روز جهانی کودک بود و ما هم یه کیک برات گرفتیم و رفتیم خونه ی مامانی نجاه و برات یه جشن کوچولو گرفتیم. 23-25 مهر ماه سفر به شمال: با خانواده عمو فرید سفری داشتیم به شمال که خیلی خیلی بهمو...
9 دی 1394

سفر به استانبول - مهر94

عشق مامان  امسال مهرماه یه سفر داشتیم مجدد به استانبول. از اونجاییکه شما یکسال بزرگتر شدی خیلی بیشتر متوجه میشدی و خیلی بیشتر بهت خوش گذشت. و ما رو هم همه جا بیشتر یاری میکردی. روز عید قربان روز اولی بود که اونجا بودیم. اونروز همه جا تعطیل بود. بنابراین دوباره اولین جا رفتیم جزیره بیوک آدا. اون روز خیلی گرم بود و من اکثر لباسایی که اورده بودم برات لباسای گرم بود. مجبور شدم لباستو درارم و با زیرپوش باشی.   اینجا هم سینما سه بعدی واقع در اکواریوم اصلی. تا زمانیکه نوبتمون بشه شما هم بیکار ننشستی ...
9 دی 1394

تولد 4 سالگی آرتین خان اول با تم توماس

نازنینم مهربونم 13 شهریور امسال 4 سالگیت تموم شد و وارد سن 5 سالگی شدی. انشالله همیشه سالم و پاینده باشی. امسال هم مثل پارسال دو سه تا تولد داشتی. روز تولدت 13 شهریور مهمون داشتیم. منم یه کیک فوری پختم تو هم کلی حال کردی و شمع فوت کردی. البته با الینا جون نوبتی. از شانس خوب ما بعد از 8/5 سال که ازدواج کردم یکی از خاله جونام اومد تهران و اومد خونه ما. با پسر و عروس و نوه گلش. البته فقط خاله جون و شوهرشون نیومده بودن بقیه اومدن و تو کلی با الینا جون دوستی. من هم فقط به کیک بسنده کردم. چون جشن اصلیت 19 و 26 شهریور بود. اینم کیکت روز 19 شهریور بالاخره بعد از کلی بدو بدو مراسم جشنت به بهترین نحو برگزار شد. و همه مهمونا راضی...
12 مهر 1394

آرتین خان اول در بهار و تابستان 1394

پسر نازنینم اومدم برات از بهار و تابستون 94 مون بگم. البته با توجه به اینکه من خیلی دیر دارم مینویسم ممکنه یه چیزایی یادم رفته باشه. مثل هرسال لحظه سال تحویل رو خونه مامان فاطی و بابایی بودیم. و بعد دو سه روز با هم رفتیم بجنورد پیش خانواده مامان فاطی، یعنی مادرجون و باباجون من و خاله ها و داییم. ما خیلی دیر به دیر میبینیم اونا رو. بنابراین تعطیلات طولانی نوروز بهترین فرصته.    خاله الهه و یاسان گلی هم که عیدو اسفراین بودن. یه قرار گذاشتیم و با هم رفتیم بش قارداش. ما از بجنورد اونا از اسفراین. دیداری تازه کردیم و خیلی خوش گذشت. برعکس اون روز خیلی هم سرد بود. خانواده خاله الهه هم بودن...
9 تير 1394

چهل و چهار ماهگی آرتین خان اول و رویدادهای زمستان 93

عشق مامان عمر مامان 44 ماهه که اومدی و شدی مونس من. روز به روز هم با پیشرفت و بزرگ شدنت منو خوشحالتر از روز قبل می کنی. چهل و چهار ماهگیت مبارک عزیز دلم ای وای چرا من انقدر تنبل شدم 2 ماهه به اینجا سر نزدم. کلی هم عقبم  سعی می کنم به روز بشم. قول میدم. اول از همه سال جدید رو به همه دوستام تبریک میگم براشون سالی سرشار از موفقیت و شادی آرزومندم. رویدادهای باقیمانده سال 93 رو تا جاییکه یادم باشه برات به یادگار میزارم.  خب از کجا شروع کنیم. از بهمن ماه 93 مونده. به ترتیب مطالب رو میزارم تا هر جا بتونم. 93/10/19: جشن تولد گروهی: خاله سمانه مامان محمدرهام عزیز با گروه بهمنیه...
2 ارديبهشت 1394

چهل و دو ماهگی آرتین خان اول

عزیز دل مامان عشق من سه سال و نیمه که قدم رو  چشمامون گذاشتی و با  ورودت خونه مونو روشن کردی. بینهایت دوست دارم. دو ماهه وبت رو اپ نکردم. خیلی این روزا سرم شلوغه. ماه پیش اولین بار بود که  ماهگردت رو تو وبلاگت تبریک نگفتم. فقط حضوری. چهل و دو ماهگی مبارک عزیز دلم کلی اتفاقا تو این دو ماه افتاده که عقب موندم. حضور در جشن تولد بهمنیهای 89 بود که یه تولد 4 سالگی 8 ماه زودتر گرفتیم. سفر دیدار با خاله الهه و یاسان چشم بلبلی جمع شدنمون تو خونه خاله خدیجه و آوا تولد رهام عزیزم رفتن به نمایش عروسکی با مهدکودک بیدار شدنت صبحها به راحتی ...
29 بهمن 1393

چهل ماهگی آرتین خان اول

عزیز دلم  چهل ماهگیت مبارک یه دونه ی مامان   خدا رو شکر این ماه فعال بودم و پستاتو گذاشتم فکر کنم عقب نیستم هووووووورا دیروز شما چهل ماهگیت تموم شد و امروز هم هشتمین سالگرد عروسی منو بابا بود. دوباره هووووووووورا   ...
14 دی 1393

چهارمین یلدای پسرک نازنینم

شب یلدا، شب شعر، شب حافظ شب شور                 شب یلدا، شب سرد، شب طولانی اما بی‌درد شب یلدا، شب خرمالو، هندونه و خیار سبز                   شب یلدا، کوچیکا و بزرگترا زیر یک سقف شب یلدا، شب فال، فال حافظ، فال حال                        شب یلدا، شیشه‌ها بخار دارن کرسیا گرما دارن شب یلدا، شب قصه‌های مادربزرگ و پدربزرگ              شب یلدا، شب انار دون‌کرده و گلپر و دلار سبز   عزیزتر از جانم؛ سلام ...
7 دی 1393